Abstract:
در باورهای پیشینیان خودکشی، جنبۀ مذهبی داشته و با اهداف مختلفی انجام میشده است. افراد باور داشتند با پیشکش کردن جان خود به خدایان، خدمت میکنند و مرگشان باعث بهرهمندی و رفاه جامعه میشود یا با معشوق و ولینعمت خود در جهان پس از مرگ، پیوند مییابند و به بهشت میروند. به همین دلیل با اعتماد قلبی و اشتیاق به استقبال مرگ میرفتند. این پژوهش میکوشد به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شیوههای خودکشی در متون حماسی (تا قرن هفتم) بپردازد. نتایجِ نشان میدهد: خودکُشی، عملی خودخواسته و یکی از مصادیق قربانی انسان است و مصادیق آن در شاهنامه و گرشاسپنامه نسبت به سایر متون حماسی برجستهتر است. خودکشی در متون حماسی به پنج روشِ زَهر خوردن، خون ریختن (بریدن سَر و دریدن پهلو)، پایین انداختن خود از بارو (دژ)، خودسوزی، و امتناع از خوردن و آشامیدن (گرسنگی) انجام میشود و از این میان، خودکشی به شیوۀ خون ریختن نسبت به سایر شیوههای آن نمود بیشتری دارد و به نظر میرسد این امر، ریشه در اندیشۀ تأثیر خون در حاصلخیزی و باروری طبیعت دارد. در مورد بسامد و تفاوت مقاصد خودکشی در شاهنامه و گرشاسپنامه نیز میتوان گفت: موارد خودکشی در شاهنامه بسامد بیشتری نسبت به گرشاسپنامه دارد؛ اما اهداف آن در گرشاسپنامه نسبت به شاهنامه متنوعتر است؛ خودکشی در شاهنامه اغلب به منظور سوگواری فرزند و نزدیکان و دفع تهمت انجام میشود در حالیکه این عمل در گرشاسپنامه اغلب با هدف باروری و فراوانی طبیعت، رضایت بتان، پیشبینی حوادث آینده و جلبِ رضایت خداوند انجام میگیرد.
In the beliefs of predecessors suicide had a religious aspect and was committed for various reasons. People believed that by offering their lives to the gods, they would actually serve them and their death bring welfare and prosperity to the society or that they would join their beloved and guardian in the other world and find peace in heaven for this reason wholeheartedly they embraced death. This research is an attempt to study the methods of suicide in epic texts until the 7th century using the descriptive analytic method. Results show that suicide is a voluntary act, an example of human sacrifice and its examples are more prominent in Shahnameh and Garshaspnameh than other epics. In epic texts suicide is carried out in five ways namely taking poison, bloodshed (cutting off head and tearing open the side), throwing oneself from the fortress, self-immolation, and refusing to eat and drink (starvation). Among the above methods bloodshed is more prominent for it seems that blood has an important role in fertility of nature. Suicidal case are seen more in Shahnameh in comparison with Garshaspnameh however intentions for suicides are more diverse in the latter. In shahnameh suicide is committed either for mourning a child and close relatives, or to defend an insult while this act in Garshaspnameh is often done for fertility reasons in nature, satisfaction of idols, prediction of future events and earning respect of the gods.
Machine summary:
بررسی و تحلیل خودکشی در متون حماسی بر اساس نظریه های قربانی ایوب امیدی دانش آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی دانش گاه شهید بهشتی، تهران ، ایران تاریخ دریافت : ١٤٠٠/١٠/٢١ تاریخ پذیرش : ١٤٠١/٤/١٤ چکیده در باورهای پیشینیان خودکشی، جنبۀ مذهبی داشته و با اهداف مختلفی انجام میشده است .
در مورد بسامد و تفاوت مقاصد خودکشی در شاهنامه و گرشاسپ نامه نیز میتوان گفت : موارد خودکشی در شاهنامه بسامد بیش تری نسبت به گرشاسپ نامه دارد؛ اما اهداف آن در گرشاسپ نامه نسبت به شاهنامه متنوع تر است ؛ خودکشی در شاهنامه اغلب به منظور سوگواری فرزند و نزدیکان و دفع تهمت انجام میشود در حالیکه این عمل در گرشاسپ - نامه اغلب با هدف باروری و فراوانی طبیعت ، رضایت بتان ، پیش بینی حوادث آینده و جلب رضایت خداوند انجام میگیرد.
بنا بر اندیشۀ آنیمیسم ، برخی مظاهر و اشیاء موجود در طبیعت مقدس و ذیروح تلقی میشدند و مورد پرستش قرار میگرفتند؛ قربانی کردن خود برای درخت در این داستان با نظریه های جلب خشنودی خدایان و ارواح از بویس و تایلور و بلاگردانی فریزر و باور به آنیمیسم تایلور هماهنگ است و شاید نوعی پیش کش جسم به الهۀ باروری و رسیدن به بهشت باشد.
به نظر میرسد در این داستان ، خودکشی جریره به منظور جلب رضایت شاه (فرزند) و پیوستن و اتحاد با روان او انجام شده است و خودکشی کنیزکان و پریدن آن ها از دژ و دریدن شکم اسبان نیز ریشه در این باور دارد که در جهان پس از مرگ به شاه خدمت کنند.