Abstract:
هدف پژوهش حاضر بررسی چالشهای آسیبهای تربیت دینی با رویکرد دینگریزی در دانشآموزان دوره دوم متوسطه است. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل عامل اکتشافی بود. نمونه آماری پژوهش تعداد320 نفر از دانشآموزان دوره دوم متوسطه استان کهگیلویه و بویر احمد هستند که به صورت خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی، پس از چرخش عاملهای استخراج شده به شیوه واریماکس، نشان داد که شش عامل ویژگیهای شخصی و عاطفی، ویژگیهای فرهنگی، فقدان برنامهریزی، خانواده و دوستان، بیتوجهی به پدیده دینگریزی و ویژگیهای اقتصادی، در مجموع 05/91 درصد از واریانس متغیرها را تبیین مینماید. بر این اساس پیشنهاد میشود که مدیران و متصدیان تربیتی نسبت به تهیه و اجرای برنامهای جامع در جهت توجه بیشتر به پدیده دینگریزی و هدایت دانشآموزان به سوی دینپذیری مشتاقانه، اهتمام بیشتری داشته باشند.
The purpose of the present study is to explore the challenges and harms of religious education with an approach to irreligion among students in the second grade of high school. The method of study is descriptive and factor analysis. Statistical sample of the study includes 320 students in the second grade of high school in Kohgilouye va Boyer Ahmad Province who were chosen by cluster method through several procedures. The results of factor analysis, after rotation of the extracted factors by Varimax method, showed that six factors relating to personal and emotional features, cultural features, lack of programming, family and friends, negligence to the phenomenon of irreligion, and economic features totally explain 91.05% of the variables variation. Accordingly, it is proposed that educational managers and officials put more effort into the phenomenon of irreligion and lead students to accept religion eagerly.
Machine summary:
com چکيده هدف پژوهش حاضر بررسي چالش هاي آسيب هاي تربيت ديني با رويکرد دين گريزي در دانش آموزان دوره دوم متوسطه است .
مهم ترين مسئله در اين پژوهش ، گفتمان آسيب شناسي تربيت ديني با رويکرد دين گريزي بوده و هدف از انجام آن بررسي و شناخت عوامل و متغيرهايي است که متوجه اين جنبه از تربيت دانش آموزان در شرايط فعلي بوده و تشخيص آن ، نوعي پيشگيري و در حقيقت ، تلاشي مشفقانه براي افزايش مصونيت تربيت ديني از آفات است .
نگارش و دامن پاک مقدم (۱۳۸۸)، در پژوهشي، استفاده از روش هاي نادرست در تربيت اسلامي، عدم توجه به ساختار روان شناسي دورٔە نوجواني، ضوابط نادرست آموزش و پرورش در سياست گذاريها و ارزيابي دروس ديني و قرآن ، برنامه ريزي نادرست و امکانات کم مدرسه را از عوامل آسيب زا در تربيت ديني مدارس بيان کرده است .
در پژوهش ديگري که توسط يزداني و پاسبان کومله (۱۳۹۵)، با عنوان آسيب شناسي اجتماعي دين گريزي و گرايش جوانان به فرهنگ غرب انجام شد، يافته هاي اين پژوهش نقش خانواده و تربيت جوانان را از سوي والدين بسيار چشمگير دانسته و اين عامل ميتواند پيامدهاي مثبت و حتي منفي براي جوانان داشته باشد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) شکل ١- نمودار Scree مجموعه ٣٥ ماده اي مقياس عوامل موثر در دين گريزي از ديدگاه دانش آموزان مشخصه هاي آماري اوليه که در اجراي تحليل مولفه هاي اصلي (يا روش pc) بدست آمده ، در جدول شماره (۲) ارائه شده است .
بخش هايي از ماده هاي تشکيل دهنده اين عامل در پژوهش هاي دلشاد تهراني (۱۳۹۵)، حاجي ده آبادي (۱۳۸۰)، بهرامي (۱۳۸۳) و رحمان پور و ميرشاه جعفري (۱۳۹۴) نيز نشان داده شده است .