Abstract:
پژوهش حاضر نقش واسطه ای نیازهای اساسی روانشناختی،
خودتنظیمی انگیزشی و هیجان های تحصیلی در ارتباط بین
متغیرهای محیطی حامی خودفرمانی دانش آموز با عملکرد
تحصیلی را بررسی می کند. از طر ق نمونه گ ری 520 دانش
آموز دختر و پسر از دبیرستان های سطح شهر کرج انتخاب
شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس های حمایت معلم از
خودفرمانی دانش آموز و حمایت والدین از خودفرمانی دانش
آموز )رایان و دسی، 2008 (، ارتباط با همکلاسی ها )بوش و
همکاران، 2006 (، نیازهای اساسی روانشناختی )دسی و رایان،
) 2002 (، مقیاس انگیزش تحصیلی )والرند و همکاران، 1992
،) و پرسشنامه هیجان های تحصیلی )پکران و همکاران، 2002
می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد حمایت معلم از
خودفرمانی دانش آموز، حمایت والدین از خودفرمانی دانش
آموز و ارتباط با همکلاسی ها بر نیازهای اساسی روانشناختی اثر
مستقیم و معناداری دارند.حمایت معلم از خودفرمانی دانش آموز
و ارتباط با همکلاسی ها از طریق متغیرهای واسطه ای پژوهش
بر عملکرد تحصیلی اثر غیرمستقیم معناداری ندارد اما اثر
غیرمستقیم حمایت والدین از خودفرمانی دانش آموز بر عملکرد
تحصیلی معنادار است. اثر مستقیم خودفرمانی، پیوستگی، بی
انگیزگی تحصیلی و هیجان تحصیلی لذت از کلاس بر عملکرد
تحصیلی معنادار است. و در آخر اینکه خودفرمانی، شایستگی،
پیوستگی، انگیزش درونی تحصیلی و انگیزش بیرونی تحصیلی
بر عملکرد تحصیلی اثر غیر مستقیم و معنادار دارند.
The purpose of this study was to investigate the mediating role of basic psychological needs, motivational self-regulation and academic in relationship between supporting student›s academic autonomy support and academic performance in male and female student s of Karaj high school. Five hundred and twenty students from high schools located in north, west, East and center of (Karaj) were selected through multi stage sampling to assess the variables. The following scales and questionnaires were used: Basic Psychological Needs Scale, Academic Emotion Questionnaire Instructor Supports Student Autonomy Scale, Parents’ Supports Student Autonomy, Connectedness with Class Students Scale, Academic Motivation Scale and Academic Emotion Questionnaire. Finding of the study demonstrated that direct effect of the environmental factors supporting student’s academic autonomy on basic psychological needs was significant. Indirect effect instructor autonomy support on academic performance was not significant, but parent’s autonomy support and connectedness with class student was indirect significant effect on academic performance. Autonomy, relatedness, a motivation and class enjoyment has significant direct effect academic performance. In addition, indirect effect of autonomy, competence, relatedness, intrinsic motivation and extrinsic motivation on academic performance was significant. Therefore; basic psychological needs, motivational self-regulation and academic emotions has shown role mediating between the relationship environmental factors students’ academic autonomy support and academic performance.
Machine summary:
رابطۀ متغيرهاي محيطي با عملکرد تحصيلي با نقش واسطه اي نيازهاي روان شناختي ، خودتنظيمي و هيجان هاي تحصيلي o Relationship Enviromontal Factors with Academic Performance: Mediatory Roles Psychological Needs Self Regulation and Academic Emotions o دکتر جواد کاوسيان * دکتر پروين کديور* دکتر مهدي عرب زاده * چکيده پژوهش حاضر نقش واسطه اي نيازهاي اساسي روانشناختي ، خودتنظيمي انگيزشي و هيجان هاي تحصيلي در ارتباط بين متغيرهاي محيطي حامي خودفرماني دانش آموز با عملکرد تحصيلي را بررسي مي کند.
در اين پژوهش ، نيازهاي اساسي روانشناختي ، خود تنظيمي انگيزش و هيجان هاي تحصيلي ، متغيرهايي در نظر گرفته مي شوند که نقش ميانجي ميان حمايت از خودفرماني دانش آموز (حمايت معلمان ، والدين و چگونگي ارتباط با همسالان در محيط آموزشگاه ) با پيشرفت تحصيلي ايفا مي کنند.
اين پژوهش با تلفيق دو نظريه خود تعييني و کنترل ارزش - هيجان گامي موثر در تبيين نقش نيازهاي اساسي روانشناختي و هيجان هاي تحصيلي با ارائه يک الگوي نوين در پيش بيني عملکرد تحصيلي دانش آموزان برداشته است .
براي مثال بر اساس الگو جانگ و همکاران (٢٠٠٩)، حمايت معلم از خودفرماني دانش آموز در برابر رفتار کنترلي او از طريق نياز روان شناختي شايستگي بر عملکرد تحصيلي دانش آموزان اثر غيرمستقيم مثبت داشت .
o بر اساس نتيجه پژوهش مي توان نتيجه گرفت که تأثير نيازهاي اساسي روان شناختي بر عملکرد تحصيلي دانش آموز تنها به صورت مستقيم حداقل در پژوهش حاضر خود را نشان داده است و تأثير غيرمستقيم آن ها از طريق خودتنظيمي انگيزشي و هيجان هاي تحصيلي معني دار نيست .