Abstract:
ﺳﻮد ﺑﺮای اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ در دﺳﺘﺮس ﻗﺮارﮔﯿﺮد. ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻮدن ﺳﻮد، ﻣﻮﺟﺐ واﻗﻌﯽ ﺷﺪن ﺑﺎزده ﻣﯽ ﮔﺮدد و در ﺻﻮرت اراﺋﻪ در ﻓﻮاﺻﻞ ﮐﻮﺗﺎه ﻣﺪت، ﻣﻮﺟﺐ ﮐﺎﻫﺶ رﯾﺴﮏ اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﻣﯽ ﮔﺮدد. ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻮدن ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﮐﯿﻔﯽ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺎﻟﯽ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮد. اﮔﺮ در ﯾﮏ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺑﺎﻟﻘﻮه ﯾﮏ ﻃﺮف اﻃﻼﻋﺎت ﺑﯿﺸﺘﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻃﺮف دﯾﮕﺮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻋﺪم ﺗﻘﺎرن اﻃﻼﻋﺎت وﺟﻮد دارد. اﯾﻦ اﻣﺮ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻋﺪم ﺗﻘﺎرن اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ در ﺑﺎزار ﺳﻬﺎم ﻣﯽﺷﻮد. در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻮدن ﺳﻮد ﺑﺎ ﻋﺪم ﺗﻘﺎرن اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ و ﺗﻌﺪﯾﻞ ﻣﺘﻐﯿﺮ ﻓﺮﺻﺖ رﺷﺪ در ﺑﺎزار ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﯾﺮان، ﺑﺮاﺳﺎس دادهﻫﺎی 78 ﺷﺮﮐﺖ ﻃﯽ دوره زﻣﺎﻧﯽ 1387ﺗﺎ1391 ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪهاﺳﺖ. از ﻧﺮم اﻓﺰار Eviews روش رﮔﺮﺳﯿﻮن ﭘﻨﻠﯽ ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪهاﺳﺖ. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻟﺤﺎظ ﻫﺪف، ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ ﮐﺎرﺑﺮدی، از ﻧﻮع ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪه از ﻓﺮﺿﯿﻪ اول، ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻮدن ﺳﻮد ﺑﺎ ﻋﺪم ﺗﻘﺎرن اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ دارای راﺑﻄﻪ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﺎدار ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﻃﺒﻖ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﺻﻠﻪ از آزﻣﻮن ﻓﺮﺿﯿﻪ دوم، ﻣﺘﻐﯿﺮ ﺗﻌﺪﯾﻞ ﮔﺮ ﻓﺮﺻﺖ رﺷﺪ ﺑﺮ رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻮدن ﺑﺎ ﻋﺪم ﺗﻘﺎرن اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬار اﺳﺖ.
Machine summary:
در اين پژوهش رابطه بين به موقع بودن سود با عدم تقارن اطلاعاتي و تعديل متغير فرصت رشد در بازار سرمايه ايران ، براساس داده هاي ٧٨ شرکت طي دوره زماني ١٣٨٧تا١٣٩١ بررسي شده است .
1 - Accountability 2- Timeliness 3- Financial Statements 4- Efficient Market Hypothesis 5- Information risk 6- Financial Statement 426 زماني که عدم تقارن اطلاعاتي ٧ در رابطه با سهام يک شرکت افزايش يابد ارزش ذاتي آن با ارزشي که سرمايه گذاران در بازار سرمايه ٨ براي سهام مورد نظر قائل ميشوند متفاوت خواهد بود .
با توجه به مطالب گفته شده پژوهش حاضر درصدد بررسي رابطه بين به موقع بودن سود با عدم تقارن اطلاعاتي و استفاده از فرصت رشد٩ به عنوان متغير تعديل گر در بازار سرمايه ايران است .
هدف اين مقاله رابطه بين به موقع بودن سود با عدم تقارن اطلاعاتي و تعديل متغير فرصت رشد در بازار سرمايه ايران است .
435 نتيجه گيري آزمون فرضيه اول فرضيه اول اين تحقيق به شرح زير بوده است : بين به موقع بودن با عدم تقارن اطلاعاتي در بازار سرمايه ايران رابطه وجود دارد.
همچنين با توجه به اينکه احتمال آماره F کوچکتر از ١٠% شد يعني اينکه که کل مدل از لحاظ آماري معني دار مي باشد افزون بر آن بر اساس علامت ضريب متغير توضيحي به موقع بودن که در جدول ٤-٥ به صورت مثبت نشان داده شده است ، چنين استنباط ميشود که افزايش در اين متغير، آثار افزايشي بر عدم تقارن اطلاعاتي دارد لذا نتيجه آزمون هاي انجام شده به تأييد فرضيه اول انجاميد.