Abstract:
وظیفه مترجم تنها جایگزینی الفاظ نیست بلکه به عنوان یک عنصر فعال، سعی در ایجاد هماهنگی بین ادبیات و فرهنگ مبدا به مقصد دارد. پیترنیومارک، نظریه پرداز آمریکایی در حوزه ترجمه، بر این باور است که مساله ی اصلی در ترجمه، انتخاب یک روش جامع برای کل متن است، مهمترین مشکل از نظر وی، ترجمه ی استعاره است، استعاره به طور ضمنی نوعی تشابه یا اشتراک در حوزه ی معنایی میان دو یا چند چیز متشابه یا کم شباهت را بیان میکند، استعاره و طریقه ترجمه آن از دید نیومارک به شش نوع تقسیم میشود: استعاره کلیشهای که به زعم نیومارک، عباراتی هستند که معانی استعاری دارند و قرینهای در آن هاست و با واقعیات، همخوانی ندارند استعاره مرده یا منسوخ، که استعاره بودن یا تصویر آن فراموش شده است، استعاره معیار یا عادی، که این نوع استعاره در زبان، متداول شده و به نوعی جا افتاده و ماندگار شده است. استعاره جدید، که بدون دلیل و ریشه ی مشخصی بین مردم رواج یافته است و آفریننده ی آنها اغلب نامشخص است استعاره اقتباسی، که باید به معادل اقتباسی خود ترجمه شوند و اگر تحت اللفظی بیایند امکان اینکه نامفهوم باشند بالاست، استعاره ابتکاری، در متون غیر توصیفی باید به صورت تحت اللفظی همراه با توضیح و یا مفهوم صریح برگردانده شوند، این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس دیدگاه نیومارک سعی دارد به بررسی و تحلیل شیوه ترجمه استعارههای مفهومی در پنج ترجمه خطبه غراء نهج البلاغه بپردازد. نتایج تحقیق نشان داد، پرکاربردترین روش ترجمه استعارههای مفهومی، روش تحت اللفظی و در مواردی همراه با توضیح است زیرا اغلب استعارهها از نوع ابتکاری بوده و ترجمه فیض الاسلام از میان ترجمههای مذکور به دیدگاه نیومارک نزدیک تر و بر اساس آن موفق تر بوده است.
The translator's task is not only to change the words but also to actively try to harmonize the literature and cultures of the source and the target languages. American translation theorist Peter Newmark contends that selecting a thorough approach for the full text is the fundamental challenge in translation, with metaphor translation standing out as the chief challenge. According to Newmark, a metaphor's translation mechanism may be classified into six categories based on the degree of resemblance or sharing it represents between two or more like or less similar items. According to Newmark, cliched metaphors are statements with metaphorical connotations and parallels but are inconsistent with reality. Additionally, this particular metaphor has spread across the language and, in a sense, has become permanent. The recent metaphor that has become popular without a clear purpose or origin and whose inventor is frequently unknown. Adapted metaphors should be translated into their adapted counterparts since they run the risk of being understood incorrectly if they are taken literally. Innovative metaphors should be translated literally with an explanation or clear meaning in non-descriptive literature. This study attempts to evaluate and analyze the translation technique of conceptual metaphors in five translations of Nahj al- Balagheh's sermons using the descriptive-analytical approach and Newmark's point of view. The research's findings indicated that, because most conceptual metaphors are novel and Faiz al-translation Islam is more successful because it is closer to Newmark's perspective, the literal technique of translation is the most frequently utilized and, in some circumstances, is followed with an explanation.
Machine summary:
استعاره جديد، که بدون دليل و ريشه ي مشخصي بين مردم رواج يافته است و آفريننده ي آن ها اغلب نامشخص است استعاره اقتباسي، که بايد به معادل اقتباسي خود ترجمه شوند و اگر تحت اللفظي بيايند امکان اينکه نامفهوم باشند بالاست ، استعاره ابتکاري، در متون غير توصيفي بايد به صورت تحت اللفظي همراه با توضيح و يا مفهوم صريح برگردانده شوند، اين پژوهش با استفاده از روش توصيفي – تحليلي و بر اساس ديدگاه نيومارک سعي دارد به بررسي و تحليل شيوه ترجمه استعاره هاي مفهومي در پنج ترجمه خطبه غراء نهج البلاغه بپردازد.
در خصوص استعاره " هوت الافئدة" انصاريان و مبشري به صورت تحت اللفظي ترجمه کرده اند اما ديگر ترجمه ها از ترجمه ي مفهومي استفاده نموده اند و با توجه به اينکه استعاره مذکور، جزو استعاره هاي عادي از نظر نيومارک است ، فيض الاسلام ، زماني و دشتي، ترجمه اي نزديک تر به ديدگاه نيومارک داشته اند.
با بررسي ترجمه هاي فارسي ميتوان گفت ، انصاريان و مبشري ترجمه اي تحت اللفظي داشته اند و دشتي از ترجمه مفهومي استفاده نموده است اما فيض الاسلام علاوه بر ترجمه تحت اللفظي از توضيح و تفسير نيز بهره جسته است که به ديدگاه نيومارک در مورد استعاره هاي ابتکاري نزديک تر است .
فيض الاسلام و زماني از ترجمه ي مفهومي استفاده کرده اند و مبشري و دشتي نتوانسته اند، ترجمه اي ارائه دهند و از اين ميان ، انصاريان ترجمه اي تحت اللفظي بيان داشته است و بهتر بود از توضيح و تفسير نيز استفاده کند که بر اساس ترجمه استعاره ابتکاري نيومارک، ترجمه اي دقيق و روان صورت گيرد.
Translated by Nahj al-Balagheh, Tehran: Faiz al-Islam Publications Institute.