Abstract:
غلامحسین ساعدی، کوشید مشکلات اجتماعی و فردی زمانه خود را بازگوید و با توجّه به تخصّص روان پزشکی خود و با تکیه بر شیوههای انسان شناسانه و روانکاوانه اش، به واکاوی آنها بپردازد. چگونگی و چیستی ماهیّت درون مایة نمایشنامههای غلامحسین ساعدی و میزان تاثیر گذاری نمایشنامهها و فیلمنامههای وی در حوزة نمایشنامهنویسی ایرانی و الگوبرداری وی از سبک نمایشنامهنویسی سنّتی و مدرن اروپایی، ازجمله پرسشهای اساسی این پژوهش است. نمایشنامههای غلامحسین ساعدی، بیانگر رنجهای مردم، مشکلات اقتصادی، فقر، فسادهای اجتماعی، آسیبهای روحی-روانی، بیهویّتی افراد، ایدئولوژیهای نامناسب، مسخ انسانیّت و بیگانگی بشر، خودکشی، اضطرابها و هراسها، مبارزه با استبداد حکومتی و نظامی، مبارزة رعیّت ستمدیده و فرو دست با استبداد ظالمانة اربابان و زمین خواران و مقاومت در برابر قانون اصلاحات ارضی، ظلم و بیدادگری حکومت بر آزادیخواهان و مشروطه طلبان و مواردی از این دست بوده است و در مجموع مضامین سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و وهم آمیز در نمایشنامههای او نیز وجود دارد. او همچنین به غنا و پیشرفت تئاتر ایرانی و هنر نمایشنامهنویسی ایرانی کمک شایانی کرده است. روش گرداوری اطلاعات در این تحقیق تفسیری- کیفی، روش کتابخانه ای، روش تحلیل داده ها، روش کیفی و روش استدلالی ازنوع روش استقرایی است. نتایج این پژوهش نشان میدهد وی، در نمایشنامههای آغازین خود از سبک نمایشنامهنویسان مدرن بهره برده است و با توجّه به این آثار، وی به بازتابِ مسایل و مشکلات عصر جدید و دوران خویش پرداخته است.
GholamHossein Saedi tried to recount the social and personal problems of his time and to analyze them according to his psychiatric specialty and relying on his anthropological and psychoanalytic methods. How and what is the nature of the theme of Saedi's plays and the extent of the impact of his plays and screenplays in the field of Iranian playwriting and his imitation of traditional and modern European playwriting style are among the main questions of this research. Saedi's plays express the sufferings of the people, economic problems, poverty, social corruption, psychological trauma, the ignorance of individuals, inappropriate ideologies, dehumanization and alienation, suicide, anxieties and fears, the struggle against governmental and military tyranny, militant tyranny and militancy. He has been subjugated by the tyrannical tyranny of lords and land grabbers and resistance to the land reform law, the government's oppression of libertarians and constitutionalists and the like, and in general his political, social, economic, cultural and eerie themes in his plays. There is also. He has also contributed to the richness and development of Iranian theater and the art of Iranian playwriting. The data collection method in this research is analytical-descriptive, library method, data analysis method, qualitative method and reasoning method are inductive methods. The results of this research show that he has used the style of modern playwrights in his early plays and according to these works, he has reflected on the issues and problems of the new era and his time.
Machine summary:
دکتري رشتۀ فلسفۀ هنر، واحد تهران شمال ، دانشگاه آزاد اسلامي ، تهران ، ايران رعيّت ستمديده و فرو دست با استبداد ظالمانۀ اربابان و زمين خواران و مقاومت در برابر قانون اصلاحات ارضي ، ظلم و بيدادگري حکومت بر آزاديخواهان و مشروطه طلبان و مواردي از اين دست بوده است و در مجموع مضامين سياسي ، اجتماعي ، اقتصادي ، فرهنگي و وهم آميز در نمايشنامه هاي او نيز وجود دارد.
اين شرايط به وجود آمده بر هنر و ادبيات جهان وبه ويژه ايران ، نيز تأثير به سزايي داشت ودرعرصۀ ادبيات و هنر سبب پيدايش موضوعات ، مضامين و درون مايه هاي جديدي شد که موضوع مورد بحث ما در اين مقاله ، هنر تئاتر و نمايشنامه نويسي و فيلمنامه نويسي غلامحسين ساعدي است ؛ نويسنده اي پرکار با تنوّع درون مايه ها در آثار ادبي و هنري اش و نيز تنوّع درگونه هاي مختلف نويسندگي اعم از داستان نويسي ، رمان ، نمايشنامه نويسي و فيلمنامه نويسي و تک نگاري و ترجمه که گرچه پژوهش هايي در معرّفي او و آثار ارزشمندش صورت گرفته است ، امّا هنوز هم جاي بسي بحث و بررسي ها و ناگفته ها در خصوص وي و آثارش ، باقي است .
موضوعات متنوّع سياسي ، روشنگري ، بيان مشکلات اجتماعي ، مبارزه با استبداد نظامي و حکومتي ، استبداد فرهنگي و فردي ، فقر و اختلافات و شکاف طبقاتي ، بي انگيزگي آدم ها و اسير روزمرگي و زندگي تکراري شدن ، درگيري با خود و روان پريشي و آشفتگي ، پايبندي به خرافه ها و تحت تأثير اعتقادات پوچ و بي اساس خرافي قرار گرفتن ، همه از مضامين به کار رفته در آثار غلامحسين ساعدي است .