Abstract:
مشاهدهی گسترش بحرانهای ناشی از تغییرات اقلیمی و ناکارآمدی تلاشهای بینالمللی شامل دولتها و نهادهای زیستمحیطی وابسته به سازمان ملل و سایر گروههای حامی محیطزیست در جلب همکاری دولتها برای مقابله با تغییرات اقلیمی و بحرانهای زیستمحیطی در طی چند دهه اخیر و چالشهای کنونی دولتها با پدیدههایی چون کمآبی، خشکسالی، سیل، تغییر الگوهای بارشی و زیستی موجب شکلگیری مسیلهی مهمی شده است که دلایل بینتیجه بودن معاهدات متعدد بینالمللی پیرامون تغییرات اقلیمی را مورد پرسش قرار میدهد. در همین راستا در پژوهش حاضر ضمن پرداختن به این مهم تلاش کردهایم به این سوال که « چگونه تلاشهای بینالمللی پیرامون شکلدهی به معاهدات بینالمللی و جلب همکاری دولتها برای مدیریت تغییرات اقلیمی و آب و هوایی نتیجهبخش خواهد بود؟» پاسخگوییم. در این پژوهش ضمن پذیرش رویکرد علمی تجربی از اهداف تبیینی و تجویزی استفادهشده و استراتژی پژوهشی ما قیاسی بوده و گونهی پژوهش نیز بنیادی- کاربردی است. نتایج این پژوهش نشان میدهد با اصلاح دستور کار علمی و غلبه بر محدودیتهای مسیلهی قدرت و توجه به نرخ همکاری عرضهشده در ساختار بینالمللی مطابق با مولفههای تعریفشده در نظریه امنیتی کپنهاگ، کنشهای بینالمللی برای مقابله با تغییرات اقلیمی مثمر ثمر خواهد بود.
Observing the spread of crises caused by climate change and the
ineffectiveness of international efforts, including governments and
environmental institutions affiliated to the United Nations and other
environmental groups, in attracting the cooperation of governments to deal
with climate change and environmental crises over several decades and
current challenges of governments with lack of water, drought, flood,
change of precipitation and biological patterns have caused the formation of
an important issue that questions the reasons for the ineffectiveness of
numerous international treaties on climate change. In this regard, in the
present study, while addressing this issue, we have tried to answer the
question, "How will the international efforts to shape international treaties
and get the cooperation of governments to manage climate and weather
changes be fruitful?" In this research, while accepting the experimental
scientific method, explanatory and prescriptive goals are used, and our
research strategy is deductive. The results of this research show that by
correcting the scientific agenda and overcoming the limitations of the issue
of power and paying attention to the cooperation rate offered in the
international structure in accordance with the components defined in the
Copenhagen security theory, international actions to deal with climate
change will be effective.
Machine summary:
مديريت تغييرات اقليمي و آب و هوايي: نتيجه بخشي تلاش هاي بين المللي براي جلب همکاري عليرضا کوهکن ١ اميد نياسي ٢ چکيده مشاهده ي گسترش بحران هاي ناشي از تغييرات اقليمي و ناکارآمدي تلاش هاي بين المللي شامل دولت ها و نهادهاي زيست محيطي وابسته به سازمان ملل و ساير گروه هاي حامي محيط زيست در جلب همکاري دولت ها براي مقابله با تغييرات اقليمي و بحران هاي زيست محيطي در طي چند دهه اخير و چالش هاي کنوني دولت ها با پديده هايي چون کم آبي، خشک سالي، سيل ، تغيير الگوهاي بارشي و زيستي موجب شکل گيري مسئله ي مهمي شده است که دلايل بينتيجه بودن معاهدات متعدد بين المللي پيرامون تغييرات اقليمي را مورد پرسش قرار ميدهد.
فرضيه ي پژوهشي ما عبارت است از اينکه : با اصلاح دستور کار علمي و غلبه بر محدوديت هاي مسئله ي قدرت و توجه به نرخ همکاري عرضه شده در ساختار بين المللي ميتوان دولت ها را به مشارکت در راهکارهاي مربوط به مديريت تغييرات اقليمي و آب و هوايي متمايل ساخت .
براي بررسي فرضيه ي مذکور ابتدا ضمن تشريح چهارچوب نظري بکار رفته در پژوهش قسمتي از آن را که مربوط به امنيت زيست محيطي است به شکل جداگانه بررسي ميکنيم سپس در بخش سوم به تعريف ساختار دستور کار علمي و تغييراتي که نيازمند ايجاد در آن براي رسيدن به يک دستور کار اصلاح شده است را مطالعه خواهيم کرد و در بخش چهارم به مقوله ي قدرت و مسائل پيرامون آن ميپردازيم و در بخش پنجم ساختار بين المللي و نرخ همکاري عرضه شده در آن را موردبررسي قرار خواهيم داد و نتيجه ي پژوهش را در قالب بخش ششم موردبررسي قرار خواهيم داد.