Abstract:
هدف این تحقیق، تحلیل ریسکهای وابسته به چندین متغیر اساسی حسابداری در دو صنعت ساخت سایر محصولات کانی غیرفلزی و وسایل نقلیه موتوری، به منظور شناخت عوامل جایگزین ریسک سیستماتیک (بتا) میباشد. با توجه به اینکه هزینه حقوق صاحبان سهام، به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای تصمیمگیری سرمایهگذاران مطرح است، شدت رابطه میان ریسکهای مرتبط با این متغیرها و هزینه حقوق صاحبان سهام، میزان اهمیت آن برای بازار را نشان میدهد. در این پژوهش، برای محاسبه هزینه حقوق صاحبان سهام، از مدل گوردن؛ و برای اندازهگیری ریسک مربوط به متغیرهای حسابداری، از تغییرپذیری این متغیرها در طی یک دوره چهار ساله استفاده شده است. همچنین برای آزمون فرضیات تحقیق، روش رگرسیون برای دادههای تلفیقی بکار رفته است. نمونه تحقیق، شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دو صنعت ساخت سایر محصولات کانی غیرفلزی و وسایل نقلیه موتوری، و دوره تحقیق سالهای 1378 تا 1387 میباشد. نتیجه تحقیق، نشان از وجود رابطه میان هزینه حقوق صاحبان سهام و متغیر ریسک هزینه استقراض در صنعت ساخت سایر محصولات کانی غیرفلزی و متغیر ریسک حاشیه سود در صنعت وسایل نقلیه موتوری دارد.
This paper analyses the risk-relevance of several accounting fundamentals in two industries - Manufacture of other non metallic mineral products and Motor vehicles- to identifying the surrogate of systematic risk (β). Considering the cost of equity capital is one of the most important factor in investor's decision making, the test of the association between risk relevance of accounting fundamentals and the cost of equity, also provided insight to market participants. To calculate the cost of equity capital, we used the Gordon model. Also, to test hypothesis, regression method has been employed for pooled cross-section data. The sample included listed companies in Tehran Stock Exchange along the period 1999–2008. Research results showed the association between the cost of equity capital and some accounting-based risk variables was significant, and thereby supporting the usefulness of fundamental analysis to determine the risk factors.
Machine summary:
Net financial obligation (NFO) گینر و ریـورت (٢٠٠٦ ,Reverte &Giner ) "ریـسک وابـسته بـه داده هـای حـسابداری در بـورس مادرید" را بررسی کردند و با آزمون رابطه شش متغیر انحراف حاشیه سود، انحراف گـردش دارایـی ، متوسـط نسبت اهرم بدهی عملیاتی ، متوسط اهرم مالی ، انحراف هزینه استقراض و انحـراف رشـد، بـا هزینـه حقـوق صاحبان سهام و تأیید این رابطه ، نتیجه گرفتند که میان ارقام حسابداری و ریسک ، رابطه وجود دارد.
فرضیه های پژوهش به منظور درک بیشتر عوامل تعیین کننده ریسک ، سؤال زیر طرح شده است : آیا در دو صنعت ساخت سایر محصولات کانی غیرفلزی و وسایل نقلیه موتوری ، صرف ریسک متغیرهای حسابداری مبین ریسک (انحراف حاشیه سود، انحراف گردش دارایـی ، متوسـط اهـرم بـدهی عملیـاتی ، متوسط اهرم مالی ، انحراف هزینه ناخالص استقراض و انحراف رشد)، در هزینـه حقـوق صـاحبان سـهام منعکس می شود؟ در صورتی که سرمایه گذاران ، این عوامل ریسک را در تصمیم گیری لحاظ کننـد، بـین صرف ریسک این عوامل و هزینه حقوق صاحبان سهام ، رابطه ای مشاهده خواهد شد.