Abstract:
مدح و مدیحهسرایی بهوسیله پارسیگویان درباری در ایران، از ابتدای قرن سوم هجری و همزمان با تاسیس حکومت نیمهمستقل طاهریان آغاز گردید و درسلسله صفاریان نیز ادامه یافت و در عهد سامانیان و غزنویان به اوج شکوفایی رسید. سلاطین غزنوی، شاعران را با تطمیع یا تهدید به دربار فرامیخواندند تا به مدح و ثنای آنان بپردازند. شعرای درباری ضمن تجلیل و تکریم و مشروعیت بخشی به اعمال سلطان باعث مقبولیت عمومی و بقای سلطنت شاهان میشدند. سوال اصلی این پژوهش پیرامون مقایسهی زبانی، ادبی و محتوایی مدایح عصر سامانی و غزنوی با تاکید بر شعر رودکی و فرخی سیستان هست؛ بنابراین با بهرهگیری از روش تحقیق توصیفی، تحلیلی به بررسی دیوان رودکی و فرخی سیستانی پرداخته است. مدیحههای اغراقآمیز در دربار حکومتهای برخاسته از طبقات پایین جامعه مانند غزنویان، ما را به این نکته رهنمون ساخت که چه زمینههای اجتماعی سیاسی موجب سرودن این مدایح شده است. از دلایل اصلی ترویج مدح در دربار پادشاهان ایران، نیاز متقابل شاهان و شاعران به همدیگر بوده است. درواقع، فرمانروایان برای ایجاد مشروعیت دینی و مقبولیت عمومی به شاعران که واسطه آنان با مردم بودند نیاز داشتند و در مقابل شاعران هم برای ارضای نیازهای مادی و معنوی و کسب شهرت و ثروت به دربار روی میآوردند.
Machine summary:
com تاریخ دریافت: 25/02/1401 تاریخ پذیرش: 30/06/1401 به نظر میرسد مدح و مدیحهسرایی از قدیمیترین موضوعاتی است که در شعر فارسی دری موردتوجه شاعران قرارگرفته و این بدان علت بوده که هنر شاعری ابتدا در دربار امیران و سلاطین ایران موردتوجه قرارگرفته و از شعر بهعنوان مهمترین ابزار برای تبلیغ سیاست و قدرتنمایی حکومتها بهرهبرداری شده است و شاعران متناسب با احوال و آرزوهای محتشمان و نامآوران به وصف وستایش آنان پرداختهاند.
شاعران برای تحت تأثیر قرار دادن ممدوحان خود به هر دو یا یکی از این زبانها آنها را مدح میگفتهاند که در این تحقیق مقایسة زبانی، ادبی و محتوایی در شعر رودکی و فرخی سیستانی میپردازیم.
ازاینجهت است كه وضع شاعران گذشته را با توجه به اوضاع و احوال اجتماع آن دوره بايد بررسي كرد و موضوع طرز معيشت و چگونگي گذران آن، نکتهای است كه بهخصوص در نقد اجتماعي آثار ادبي موردنظر واقع میشود؛ اما درعینحال كه ممكن است بسياري از شعرهاي مديحهسرايان، صورت نوعي اداي تكليف و اجراي رسمي را داشته و مطابق سلیقه ممدوح سخن گفتن، شاعر را از بيان احساسات و عواطف خود بازداشته باشد.
در آن ارائهشده است مانند اين ابيات؛ فرخي در قصيدهاي كه در مدح امیرمحمد با مطلع اي دل تو چه گويي كه ز من ياد كند يار، صفات معقولي را به ممدوح نسبت ميدهد ازجمله: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (دیوان، 112:1363) اين نكته را بايد در نظر گرفت كه: در دورهی غزنوي سلاطين و امیرزادگانی بودند كه فرخي نسبت به آنها تمايل زيادي داشته و اين افراد هم واقعاً داراي بعضي از خصوصياتي كه شاعر در ابيات خود به آنها اشاره نموده بودهاند.