Abstract:
اگرچه انجام واکسیناسیون یکی از راههای پایان پاندمی بیماری کووید-19 قلمداد میشود، با وجود این بسیاری از افرادی که دسترسی به واکسن دارند از دریافت آن خودداری میکنند. هدف پژوهش حاضر واکاوی دلایل افرادی بود که علی رغم در دسترس بودن واکسن کووید-19 از دریافت آن خودداری میکردند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهشهای کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش کیفی پدیدارشناسی توصیفی است و در سال 1400 انجام شد. جامعه پژوهش را کلیه ایرانیان 18 تا 55 ساله ساکن ایران تشکیل دادند که تا زمان شروع پژوهش هیچ نوع واکسنی برای بیماری کووید-19 دریافت نکرده بودند. از میان آن ها 35 نفر به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. لازم به ذکر است که نمونهگیری تا زمان اشباع دادهها ادامه یافت. ابزار این پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته و روش تحلیل داده ها روش هفت مرحله ای کلایزی بود. یافته ها شامل 26 کد اولیه، 12 خوشه و سرانجام 6 مضمون اصلی بودند که مضامین اصلی شامل «ابهام»، «ناکارایی»، «بیاعتمادی»، «تبلیغات»، «ترس» و «بینیازی» می باشند. ممکن است بتوان نتیجهگیری کرد که سیاستگذاری بهداشتی حول این مضامین در رسانههای جمعی و آموزش مداوم مردم با تکیه بر ابهامزدایی، اعتمادزایی و ایجاد اطمینان خاطر برای اجتناب کنندگان از تزریق واکسن، میتواند منجر به کاهش فرار و اجتناب از دریافت واکسن و بهبود ایمنی جمعی شود.
Although vaccination is declared as one way of ending the COVID-19 pandemic, many people who have access to vaccines refuse to be vaccinated. This study aimed to explore the reasons why people would refuse to receive the COVID-19 vaccine despite its availability. The present investigation is applied in terms of its purpose and descriptive phenomenological qualitative as regards its methodology and it was carried out in 2022. The study population comprised 18- to 55-year-old Iran-residing citizens who had not received a COVID-19 vaccine prior to the study onset. The convenience sampling method was employed to select 35 individuals as the sample. Sampling continued until data saturation was reached. The instruments included semi-structured interviews and the seven-step data analysis method developed by Colaizzi. Twenty-six initial codes, 12 clusters, and six major themes emerged from the data analysis. The themes comprised "ambiguity", "ineffectiveness", "mistrust", "advertising", "fear", and "needlessness". It may be safe to conclude that public health policy-making in the media with a focus on these topics, as well as ongoing public education based on disambiguation, trust-building, and reassurance for those who avoid vaccination, can result in reduced vaccine hesitancy and improved public immunization.
Machine summary:
در همين راستا براي بررسي دلايل عدم پذيرش واکسن توسط مردم در بسياري از نقاط دنيا، پژوهش هايي انجام شده است (جاکوبسون ١٦ و همکاران ، ٢٠١٥؛ لارسون و 1 Dubé 2 pandemy 3 Sallam 4 Gowda & Dempsey 5 Larson 6 Jansen 7 Herd immunity 8 Morales 9 Vaccine hesitancy 10 MacDonald 11 The World Health Organization (WHO) 12 confidence 13 complacency 14 convenience 15 SAGE Vaccine Hesitancy Working Group 16 Jacobson همکاران ، ٢٠١٥؛ ويلسون و ويسونگ ١، ٢٠٢٠؛ مچينگايدز و ويسونگ ٢، ٢٠٢١).
1 Wilson & Wiysonge 2 Machingaidze & Wiysonge 3 Abdulmoneim 4 Chou & Budenz 5 Peretti-Watel 6 Troiano & Nardi 7 Narrative review 8 Ethnicity 9 Working status 10 Personal belief 11 Religiosity 12 Politics 13 Pogue 14 Gender 15 Salali & Uysal 16 Palamenghi ١٠.
برخي از مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر نسبت به سازمان جهاني بهداشت ابراز بياعتمادي کرده بودند که همين مضمون بياعتمادي مردم به اين دست از سازمان ها در پژوهش ديگري (کر١٠ و همکاران ، ٢٠٢٠) عاملي 1 Barry 2 Mustapha 3 Mant 4 Unroe 5 Meyer 6 Robertson 7 Kreps 8 Taylor 9 Mărcău 10 Kerr براي امتناع از تزريق واکسن کرونا بود.
در پژوهش هايي که در ساير کشورها انجام شده نتايج نشان دادند برخي از افراد ترجيح ميدهند به سيستم ايمني خود اعتماد کنند (تيلور و همکاران ،٢٠٢٠) يا به 1 Wake 2 Al-Mohaithef & Padhi 3 Edwards 4 Kwok 5 Chen 6 Khadafi طورکلي برخي از مردم احساس ميکردند که به واکسن نيازي ندارند (باري و همکاران ، ٢٠٢١؛ کووک و همکاران ، ٢٠٢١) که با خوشۀ «احساس عدم نياز به واکسن » در مطالعۀ حاضر همخواني داشت .