Abstract:
اصل تأدیب یا تنبیه به عنوان آخرین روش تربیتی درجهت رشدوتعالی افراد،درفقه وحقوق اسلامی مورد پذیرش قرارگرفته و مشروعیت دارد و به ضرورت آن در قرآن نیز اشاره گردیده است.البته طبق نظر فقها بنابر اصل اولی تنبیه افراد جایز نیست و به عنوان یک روش ثانوی در جهت اصلاح رفتار آنها جایز می باشد و اختلاف آنان تنها درکمیت و کیفیت تنبیه است . بر اساس ماده1179 قانون مدنی و ماده 95 قانون مجازات اسلامی علاوه بر والدین،اولیاء قانونی و سرپرستان نسبت به صغار و محجورین حق صلاحیت دارند. در مجموع با مقایسه دیدگاه فقها با حقوق اساسی می توان نتیجه گرفت که مسئله ولایت بر تادیب برگرفته از آیات قرآن کریم و روایات ائمه اطهار بوده و چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند. همچنین بر طبق ماده 59 قانون مجازات اسلامی پدر و مادر و اشخاصی که سرپرستی صغار و محجورین را به عهده دارند دارای حق تأدیب و تنبیه بدنی افراد تحت سرپرستی خود هستند، بطوری که قانوناً خشونت های سبک و کم اهمیت جرم تلقی نمی شود. بدین جهت است که به موجب بند 1 مادة 59 قانون مجازات اسلامی، اقدامات والدین و اولیای قانونی وسرپرستان صغار و محجورین که به منظور تأدیب و یا حفاظت آنها انجام می شود، در صورتی که درحد متعارف تأدیب و محافظت باشد جرم نمی باشد.این پژوهش با هدف بررسی تنبیه و پیامد های آن در حقوق مذاهب اسلامی و حقوق ایران به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است .
The principle of discipline or punishment as the last method of education for the development and excellence of individuals is accepted and has legitimacy in Islamic jurisprudence and law, and its necessity is also mentioned in the Qur'an. It is permissible to correct their behavior and their difference is only in the quantity and quality of punishment. According to Article 1179 of the Civil Code and Article 95 of the Islamic Penal Code, in addition to parents, legal guardians and guardians have jurisdiction over minors and detainees. In general, comparing the views of the jurists with the fundamental rights, it can be concluded that the issue of guardianship is based on the verses of the Holy Quran and the narrations of the Imams and are not very different from each other. Also, according to Article 59 of the Islamic Penal Code, parents and persons in charge of minors and detainees have the right to discipline and corporal punishment of those under their care, so that light and insignificant violence is not legally considered a crime. This is because according to paragraph 1 of Article 59 of the Islamic Penal Code, the actions of parents and legal guardians and guardians of minors and homeless people that are done to discipline or protect them, if they are disciplined and protected as normal. With the aim of investigating punishment and its consequences in the law of Islamic religions and Iranian law, it has been done in a descriptive-analytical method.
Machine summary:
برخي مســئله ضــرب و تنبيه بدني را در مورد افراد وظيفه نشــناســي مجاز شــمرده که هيچ وســيله ديگري درباره آنان مفيد واقع نشـود و اين موضـوع تازه اي نيسـت که منحصـر به اسـلام باشـد، در تمام قوانين دنيـا هنگـامي کـه طرق مســـالمـت آميز براي وادار کردن افراد ـبه انجـام وظيفـه ، مؤثر واقع نشـــود، متوسـل به خشـونت مي شـوند، نه تنها از طريق ضـرب بلکه گاهي در موارد خاصـي مجازاتي شـديدتر از آن نيز قائل مي شـوند( سـلطان احمدي، ١٣٩٥: ٧).
هرچند در شـريعت مقدس اسـلام که مواد مربوطه به مصــونيت والدين در ايراد صــدمات جســماني فرزندان تا حد زيادي برگرفته از آن اســت ، اصــل عدم مسـئووليت جزايي افراد پذيرفته شـده اسـت اما فقه اسـلامي، در سـيسـتم تربيتي خود تنبيه را البته به عنوان آخرين روش تربيتي پذيرفته است و حقوقدانان اسلامي با تأسي از آن ، تنبيه بدني را در صورت ضرورت براي تربـيت افراد ـپذيرفـته اـند کـه البـته ميزان و مصـــلحـت آن را لازم الرعـاـيه مي دانـند(ســـمـاواتي پيروز، ١٣٨٨: ١٤٦).
چنانچه نسـبت به دانش آموزان تنبيه بدني يا سـاير موارد تنبيهي که طبق مقررات ممنوع اعلام شـده اعمال شـود چه حقوقي براي والدين پيش بيني شـده اسـت ، اظهار داشـت : « به اســـتناد بند٢ ماده ٨ قانون رســـيدگي به تخلفات اداري اگر کارمندي در انجام وظايف محوله ، قوانين و مقررات مربوطه را از روي عمد يا ناآگاهي ناديده گرفته و نقض کند مرتکب تخلف اداري شــده و قابل تعقيب در هيأت هاي رسـيدگي به تخلفات اداري اسـت .