Abstract:
زرادخانه نظامی دولت بوش به شکلگیری جبهه معترضی در میان هنرمندان موسیقی انجامیده است، هنرمندان متعهدی که یادآور دوران جنگ
ویتنام میباشند، هنگامی که باب دیلن در گرینویچ ویلیج نیویورک و جون بایز درهانوی زیر بمبارانهای آمریکایی آواز سر میدادند. یک عبارت
مجددا مطرح میشود: «آوازهای اعتراضی»، هرچند اهداف تغییر کردهاند، اما مشکلات مشابهاند. چگونه میتوان علیه نظم نوین جهانی اعتراض
کرد؟ «آوازهای اعتراضی» امروز چه آهنگی دارند؟
Machine summary:
"یا مثل شعر صحبت با ویتنام، اثر فیل اکس در سال 1964 که موضوع آن مشابه آن چیزی است که امروز در مسیر لولههای نفت میگذرد: «برای آنکه این میمونهای سرخ دیگر جایی برای پنهان شدن نداشته باشند!
تام مورلو میگوید: «ما همه تصویر آن دخترک ویتنامی زیر آوار ناپالم را به یاد داریم، اما آیا از بمباران افغانستان تصاویر مشابهی در دست میباشد؟ آمریکایی متوسط، دیگر این گونه اخبار را که تنها در شبکههای ویژه پخش میشود، دریافت نمیکند.
» چهل سال پس ازآن که آمریکای ویتنام و حقوق مدنی، دیگر آواز اعتراضی را کنار گذاشته است، این سبک آواز به چه دردی میخورد؟ ژان روشارد که در سالهای 1980 گروه ناتو را بنیاد گذاشت، میگوید: «آواز اعتراضی، با فراتر رفتن از توصیف ساده یک وضعیت، که به تنهایی نشانه ناتوانی در مقابل دنیای وحشتناک ما میباشد و با تکیه بر تجربه گذشته، سعی دارد نقش فعالی در آن چه میگذرد ایفا کند، یعنی دیگر تنها به انعکاس وقایع مشغول نیست بلکه خود را درگیر نیز میکند.
در اذهان عمومی، این پدیده مربوط به آمریکای سالهای شصت است و اگر قرار باشد دوباره زنده شود، از همان جا سر بلند میکند.
» هربرت از متن شعر ترانه فراتر میرود و میگوید: «صدای یک کتاب که روی میز قرار دارد، برای من جالب نیست؛ من علاقه دارم صدای کتاب نوام چامسکی را بشنوم!» او به جای نوشته پشت جلد آلبوم «خداحافظ زمان آواز خواندن»، فهرست بیش از صد مرجع را ارائه میدهد: گرگ پالاست، میلان ری و غیره..."