Abstract:
در این مقاله روشهای تربیت اخلاقی را با دو عنوان«روش توصیهمدار»و«روش اسوهمدار»از یکدیگر متمایز نمودهایم.چالش روش توصیهمدار و آموزش محور این است که کمتر میتواند از دانش آدمی به گرایش و از خودآگاه وی به ناخودآگاهش نقب بزند. مدعای این مقال این است که اخلاق اسوهمدار،با سازوکاری که خواهد آمد، میتواند همزمان دانش و گرایش آدمی،اندیشه و انگیزهی او،و خودآگاه و ناخودآگاهش را مخاطب خویش نماید و آنها را در قبضهی مدیریت و بیعت خویش درآورد.برای اثبات و تبیین این مدعا،عناصر و دستاوردهایی از فلسفه،عرفان و روانشناسی فراخوان شدهاند تا نگارنده را مدد رسانند و رساندهاند.در پایانههای نوشتار نیز محصول و مدعای مقاله با سنجهی قرآن و حدیث بازخوانی و ارزیابی شده است و-به عقیدهی نگارنده-از آنجا نیز مهر تصویب و تأکید گرفته است. در پایان،آسیبشناسی این روش اخلاقی را نیز-اگرچه به اشاره و اجمال-در مطمح نظر آوردهایم.
Machine summary:
غرایز پیلافکن انسان و به ویژه بر تمایلات عنانگسیختهی انسان آزادیخواه و فرهنگ خود بنیاد امروز،مهار بزنند و سدهای شکسته را باز بسازند و آبهای رفته را به جوی بازگردانند؟و اساسا-باز هم گذشته از منظر ابزاری-اینگونه مشارب تا چه پایهای قادرند آدمی را به مکارم اخلاقی و غایات فرجامین زندگی رهنمون شوند؟ و آیا اخلاق دینی نیز-از نظر روششناسی-در ذات خود(یعنی در نسخهی اصیل خود)صرفا یک نظام اخلاقی توصیه محور و تنها مبتنی بر ارتقای سطح آموزش و متکی به پند و اندرز است؟اخلاق قدسیای که انبیا برای بشر آوردهاند- صرفنظر از ابعاد و اضلاع معرفتی آن-آیا در بعد عملی و روش تربیتی نیز متاعی افزونتر از اخلاقهای بیجاذبهی خرد بنیاد و روشهای ذهنی یونانی نژاد،در توشهدان خود دارد؟ نظریهی«اخلاق ولایی یا اسوهمدار»پاسخی است که این نوشتار در برابر پرسشهای فوق نهاده است.
مراد،توجه فی الجمله به وجود و امکان چنین آفات و موانعی است؛همچنان که در اندیشههای الهی و دینی، همواره بر این کشمکش درونی و حتی بر وجود دو ضمیر،دو«خود»یا دو مرتبه از خود یا نفس در درون آدمی تأکید شده است: موسی و فرعون در هستی توست باید این دو خصم را در خویش جست 3 در قرآن کریم و منابع روایی اسلامی در مورد آنچه امروزه ضمیر ناخودآگاه نامیده میشود و نیز در موضوع آسیبشناسی قوهی تحریکی و عوامل انحراف و ناتوانی نیروی گرایشی انسان و راهکارهای اصلاح و درمان آن،بهطور گسترده مباحث مغتنم و تیزبینانهای مطرح شده است که طرح و بسط آن بر عهدهی مجالی دیگر است،اما به اجمال میتوان گفت که دیدگاهی که در منابع وحیانی در -------------- (1).