Abstract:
را به صربو کروآتی ترجمه کرده است.در تألیف یک فرهنگ زبانشناسی و آواشناسی مشارکت داشته و مقالاتی درباره زبانشناسی در مطبوعات جهان و یوگسلاوی منتشر ساخته است.از زبان صربو کروآتی بود از ترجمه آن صرفنظر گردید.
Machine summary:
"اگر وفاداری به اصل،حائز اهمیت نباشد چگونه باید بین ترجمه،اقتباس،دگرنویسی paraphrase و یک متن کاملا متفاوت تمایز قائل شد؟ یکی از راههای حل این معضل شاید تعریف مجدد ذیل از ترجه به عنوان فرآیند خلق متن ترجمه شده باشد که دو خصیصه دارد:آفرینش مجدد و تغییر.
آن نه تنها شامل اطلاع از زبانهای مبداء و مقصد و سایر کدهاست بلکه زمینههای گوناگونی را دربرمیگیرد که مترجم در آن زمینهها حسب نوع متون زبان مبداء و مقصد دارای اطلاعاتی است:نظیر اهلیت متنی و ادبی، آشنایی با دانستههای برون زبانی extralinguistic (دایرة المعارفی،فرهنگی و فنی)و بین متنی intertextuality یعنی اطلاع از متون دیگر( Culler 1975:139 )اگر بخواهیم دقیق صحبت کنیم اطلاع از کد صرفا امکان تفسیر آن قسمتهایی از متن زبانی یا پیامهای دیگر را فراهم میآورد که شکلی ملموس و مشهود داشته باشد.
این نوع تصمیمگیری مثل مورد پیشین،مبتنی بر یک عامل است اگر عوامل دیگر مترجم را به تصمیمگیری وادار نکرده باشند،در غیر این صورت مرحلهای است در روند ترجمه،مثلا برای انتقال اصطلاح صربی کرواتی primalac در علم ترجمه به زبان انگلیسی،مترجم باید از میان لغات addressee , receptor , receiver , recipient و audience یکی را برگزیند.
وقتی مترجم مفاد(خصائص)سبکی را انتقال میدهد،دو راه در اختیار دارد: تقلید و جایگزینی( Levi,1992 )جایگزینی به مفهوم یافتن سبکی مشابه در زبان و ادبیات مقصد است در صورتی که تقلید صرفا تکرار ابزار صوری سبک اصلی است.
بهرحال اطلاع از تطابق معنوی،و در مورد ترجمه تحت اللفظی مطلق،تطابق صوری اجتنابناپذیر است و باید در ذهن مترجم ذخیره و درونی شده باشد حتی اگر در درازمدت مترجم از لغات و نحوی بهره جوید که در دو زبان باهم تطبیق نکنند."