Abstract:
در این مقاله دو مقاله از دو دانشمند ایرانشناس،جیمیز راسل و شائول شاکد که در زمینهء عرفان ایرانی آرای قابل توجهی عرضه داشتهاند،بررسی شده است.نکات مهم آن دو مقاله ذکر شده و بعضی ملاحظات دیگر هم از طرف نویسندهء مقالهء دربارهء آرای آن دانشمندان طرح گردیده است.حاصل کلام اینکه عرفان زردشتی مقولهای است که درگاهان زرتشت و در طریقههای سهگانهء زروانی و مهری و مزدکی جلوه کرده و خطوط اصلی آن را از روی مدارک باستانی ایران میتوان ترسیم نمود.
Machine summary:
مقدمه: دربارهء حکمت و عرفان زردشتی،چنانکه شائول شاکد نوشته است(کاویانی، 7731،صص 701 و 801)،پژوهندگان به دو گروه قسمت شدهاند:گروهی که به وجود عرفان زردشتی معتقد نیستند(سر هارولد بیلی در مقدمهء طبع دوم کتاب"مسائل زردشتی در کتب پهلوی قرن نهم میلادی"(1791،ص 92)بر آن است که"تخیل هلنیستی"مایهء آن شده است که گروهی از محققان غربی سخن از عرفان زردشتی به میان آورند.
به سخن شاکد باید افزود،آنها که به وجود عرفان زردشتی قایلند خود بر دو گروهند:یکی پژوهندگانی مانند نیبرگ و ویدنگرن و موله و شاکد و راسل که با تصویری مجمل و مبهم از عرفان و حکمت به بررسی عناصر عرفانی در مدارک قدیم زردشتی پرداختهاند؛گروه دیگر که بیشتر مشرق زمینی هستند،براساس تعلیم اشراقی شهاب الدین سهروردی به حکمت و معارف قدیم ایرانی توجه کردهاند.
نظری به کتاب رازوری در آیین زرتشت موضوع گفتار حاضر نظری است به دو مقاله دربارهء عرفان زردشتی به قلم جیمز راسل و شائول شاکد که اخیرا به زبان فارسی ترجمه شده است.
شاکد هرچند میپذیرد که شریعت زردشتی چنین است که دومناش وصف کرده،مع ذلک با استناد به فقراتی از جزو ششم فرهنگنامهء بزرگ پهلوی موسوم به "دینکرد"در اثبات این حقیقت میکوشد که گروه مؤمنان زردشتی در یک تراز انگاشته نمیشدهاند و از حیث مدرکات معنوی و تجربههای دینی تفاوت مراتب در بین آنها وجود داشته است(شاکد معتقد نیست که این سلسله مراتب به صورت طبقهبندی ظاهری اجتماعی بوده است).
جیمز راسل،نویسندهء مقالهء دیگری که در کتاب"رازوری در آیین زردشت"به فارسی ترجمه شده است،از محدودیت تفکر شاکد در قبول معانی عرفانی گامی فراتر گذاشته است.
حقیقت این است که سرخوشی و رزمآوری که راسل به عنوان فصل ممیّز عرفان زردشتی ذکر میکند،در تعریف عرفان زردشتی کافی نیست.