Abstract:
نظریهی وحدت تشکیکی وجود،که به اختصار به«تشکیک وجود»معروف شده،یکی از بحثهای مهم و درعینحال دشوار حکمت متعالیه به شمار میآید که در تاریخ تفکر اسلامی،هم خاستگاهی منطقی و هم خاستگاهی فلسفی برای طرح آن عنوان شده است. اکثر حکمای پیرو حکمت متعالیه،خاستگاه اولیهی این بحث را مباحث کلی مشکک در منطق معرفی کردهاند،اما برخی مسئلهی تقدم و تأخر در فلسفه و حتی بحث تقابل واحد و کثیر را جزء ریشههای فلسفی آن میدانند. میتوان گفت که مسئله این است که در واقع چه تفاوتی بین مصادیق مفهوم کلی مشکک وجود دارد؟در پاسخ به این مسئله دیدگاههای فلسفی متفاوتی همانند تشکیک در اعراض،تشکیک در ماهیت،تشکیک در نور و نهایتا تشکیک در وجود شکل گرفت که در این مقاله به سیر تطور این نظریات میپردازیم و در پایان اشارهای به دیدگاههای مخالف وحدت تشکیکی وجود نیز خواهیم داشت.
Machine summary:
"اما ملاصدرا در همینجا توقف نکرد،بلکه سؤال مذکور را در بارهی کل واقعیت مطرح نمود؛در حقیقت سؤال او بدینصورت درآمد که:آیا ممکن است در خارج بیش از یک حقیقت وجود نداشته باشد که به نحو تشکیکی متکثر شده باشد؛به تعبیر دیگر آیا حقیقت خارجی وجود،یک حقیقت واحد مشکک است یا در خارج حقایق متکثر متباینی داریم؟ این طرح جدید مسئله،موجب شد که مسئلهی تشکیک که یک بحث نسبتا فرعی در فلسفههای پیشین بود به یکی از دو مسئلهی اصلی در حکمت متعالیه (یعنی در عرض مسئلهی اصالت وجود)تبدیل شود و تقریبا بر تمامی مباحث این مکتب فلسفی سایه افکند.
ملاصدرا ظاهرا در برخی آثارش این سخن را می پذیرد(1981،ج 2،ص 126)ولی باتوجه به اینکه برخلاف ابن سینا(بیتا،ص 303)و همانند سهروردی،(1367،ج 1،ص 28؛و نیز:ابراهیمیدینانی،1367،ص 156-155) معتقد شده بود که کثیر هم از اقسام موجود بما هو موجود است و از طرف دیگر به تساوق وحدت و وجود قائل بود،بدین جا رسید که ما به الاختلاف واحد و کثیر به ما به الاشتراک آنها بر میگردد و بدین ترتیب صریحا اعلام کرد که میتوان تشکیک را به عنوان نظریهی وحدت در عین کصرت پذیرفت یعنی واحد و کثیر نه تنها تقابل بالذات ندارند بلکه گاه(در خود وجود)عین یکدیگر میشوند و در واقع دایرهی بحث فلسفی تشکیک را که ابتدا نزد شیخ اشراق فقط در حوزهی امور متفاضل(شدید و ضعیف،کامل و ناقص)مطرح بود،بسط داد و معیار عامتری برای تشکیک مطرح نمود که همان ارجاع ما به الاختلاف به ما به الاشتراک بود؛شارحان وی تاکید کردند که چون براساس مبانی فلسفی حکمت متعالیه،اختلاف واحد و کثیر اختلاف تشکیکی است،نیازی نیست که قسم پنجمی بر اقسام چهارگانهی تقابل بیفزاییم،زیرا که بیمراتب تشکیکی تقابلی در کار نیست."