Abstract:
شیوه بررسی انتقادی در حوزهء اندیشهء سیاسی،مبتنی بر پنج پایهء اصلی است:نخست)«همزمانی» اندیشهء سیاسی است که پیوند آن را با زمانهاش روشن میکند.دوم)«بیزمانی»اندیشهء سیاسی است که بیانگر طرح«پرسشهای همیشگی»در زندگانی سیاسی است.سوم)«منطق درونی»اندیشهء سیاسی است که استقلال نسبی و برخورداری آن از درونمایهء ویژهء اندیشمندانه را مطرح میکند. چهارم)وجههء«عقلی و نظری»اندیشهء سیاسی است که آن بر تعقل و استدلال ابتناء میکند.و بالاخره پنجم)جنبهء«پیوستاری»و تداوم اندیشهء سیاسی است که هر اندیشهای را همچون حلقهای به زنجیرهء طولانی تفکر سیاسی بشری میافزاید. مقالهء حاضر درصدد توضیح و تبیین این مبانی برآمده است.
Machine summary:
"بدین سان،در فهم اندیشههای سیاسی نمیتوان آنها را در حصار تنگ رابطه با جامعه و دولت و نحوهء ترسیم و انعکاس رویدادهای همعصرشان محصور کرد، بلکه به عنوان یک اندیشه و برخوردار از نوعی منطق درونی نیز در خور بررسیاند.
اندیشهء سیاسی در این موارد،بخشی از دستگاه جامع«هستیشناسانه»5ای است که از خلال یک نظم کلی فلسفی،به انسان و جامعه و دولت میپردازد و ایدهء سیاسی خود را به عنوان جزئی از آن منظومه فکری منسجم عرضه میدارد.
51 به طور خلاصه،اندیشههای سیاسی در رابطه با کارکردهای یاد شده:همزمانی با زمانه و چالشهای آن،بیزمانی در پاسخگویی به پرسشهای همیشگی زندگی سیاسی،تبعیت از منطق درونی اندیشه به عنوان اندیشه محض،ماهیت نظری و خواست کمال مطلوب،و ویژگی پیوستاری،اصول شیوه بررسی و مطالعه انتقادی خود را تعیین میکنند.
افزون بر اهمیت اعتنا به اصول یاد شده در پژوهش انتقادی در زمینهء اندیشهء سیاسی،رعایت روشهای زیر نیز در مطالعهء موضوعی اندیشه سیاسی در خور توجه است: الف."