Abstract:
در این جهان پهناور،زبانهای گوناگونی یافت میشود؛ فرهنگ و تمدن،تاریخ و زبان ملتهای مختلف از هم دیگر متأثرند.بیشک زبان فارسی از معدود زبانهایی است که بیشترین تأثیر را در میان بیشترین تودههای مردم جهان (سرزمین پهناور هند)داشته و بر تمام مظاهر فرهنگی آنها از جمله ویژگیهای قومی،زبانی و تاریخی در طول هشت یا نه قرن اثر گذاشته است.منابع گوناگون مربوط به زبان پارسی فرهنگ ایران زیمن شامل شعر و ادبیات و نقاشی و موسیقی و معماری و صحافی و تجلید و تذهیب و غیره،در مدت طولانی یاد شده از تاریخ سرزمین هند،چنان فراگیر و عمیق بوده که بیشک به سختی میتوان در تمام جهان زبان و فرهنگی را جست که تا بدین پایه بر روی فرهنگ و تمدنی دیگر تأثیرگذار بوده باشد.
Machine summary:
"آیا میتوان این یادگاریهای کهن و مثلا بنای زیبای تاج محل را در شهر دید و عظمت دیرینهء هند و نقش ایرانیان فارسی زبان و به دنبال آن توصیفهای جانداری را که شاعران فارسیگوی در معرفی آن بنای زیبا سرودهاند،به یاد نیاورد؟ 9-سرودههای شاعران فارسیگوی در توصیف مظاهر فرهنگ و تمدن هند و شناسایی جاذبههای آن سرزمین،نقش به سزایی دارند که میتوان برای تدوین فرهنگ و تمدن آن سرزمین از آنها بهره گرفت و به آنها استناد کرد؛چه مضمون بسیاری از اشعار فارسی در توصیف هند،در حقیقت بیان فرهنگ آن دیار است؛مثلا هندوستان را سرزمین عشق و عرفان دانستهاند؛تا آنجا که آتش عشق حتی از خاکستر این«شعلهستان»هم زبانه میکشد و معشوق بر سر مردهء عاشق و در شرار عشق او میسوزد: آتش عشق ز خاکستر هند است بلند زن در این شعلهستان بر سر شوهر سوزد (یادگار هند:160) زبان فارسی همواره معرف و مروج باورها،و اعتقادات و بهطور کلی فرهنگ مردم هندوستان بوده است:جان فدای دوست کن،کم زان زن هندو نئی کزوفای شوی،در آتش بسوزد خویش را (همان) و یا به قول صائب:چون زن هندو کسی در عاشقی مردانه نیست سوختن بر شمع کشته،کار هر پروانه نیست (همان) به گفتهء شاعران پارسیگوی،هند مهد فرهنگ،هنر،هنرمندان و هنرپروران است و فضل و هنر اصیل در آنجاست:در هند بود هنروران را شهرت شب روشنی چراغ پیدا باشد (اشرف مازندرانی:73) و یا:هرکه شد مستطیع فضل و هنر رفتن هند واجب است او را (فیاض) فارسیگویان،هند را سرزمین سخن و سخاوت دانستهاند و اهل آن دیار را مردمی فرهنگمدار و منبع سخن و معدن سخا پنداشتهاند:در آیهء هندو ببین رتبهء سخا و سخن که منبع سخن و معدن سخا اینجاست (طالب آملی:779)به هند جوهر یابند،قدر فضلشناس رواج گوهر دانش به مدعا اینجاست (طالب آملی:789) شاعران پارسیگوی در زمینهء معرفی فرهنگ هند حتی از امور جزئی مربوط به زیباییهای هند هم چشمپوشی نکردهاند و چندان در توصیف آنجا داد سخن دادهاند که«عزم سفر هند»را آرزویی در سر هرکس دانستهاند:یک سبزه بینک نبود در تمام هند گویی که هند را به نمک آب دادهاند (فیاض)همچو عزم سفر هند که در هر سر هست رقص سودای تو در هیچ سری نیست که نیست (مقدمهء فرهنگ صائب:41) در پایان باید گفت تدوین فرهنگ و تاریخ هند بدون بهرهگیری از همهء منابع یاد شده امکانپذیر نیست."