Abstract:
اغلب اندیشهها،مذهبها،نحلهها و...در پی ایجاد نظمی نوین و نظامی مطلوب برای آینده جهاناند اما طی سه دهه اخیر چهار نظریه جهانگرایانه پایان تاریخ(فوکویاما)جنگ تمدنها(هانگتینگتون)اسلام سیاسی(امام خمینی رحمة الله)در دو قالب پیش نظام مردمسالاری دینی(جمهوری اسلامی)و نظام کامل،قطعی و نهایی حکومت مستضعفان(امام زمان علیه السلام)بیش از دیگر تئوریها توجه جهانیان و اندیشمندان را به خود جلب کرده و صاحبان آنها داعیهء ساختن جهانی جدید دارند.در واقع چهار نظریه برای جهانی شدن یا جهانی سازی پیش روی جامعه جهانی است که میتوان آن را در دو نظام لیبرال دموکراسی شامل دو نظریه جهان شمولانه و هم خانواده فوکویاما و هانتینگتون و مردم سالاری دینی شامل دو نظریه مرتبط به هم و از یک سنخ امام خمینی رحمة الله و امام عصر علیه السلام خلاصه کرد ولی سؤال جامعه جهانی آن است که کدام یک دارای ظرفیت و توان لازم برای تأسیس یک نظام جهانی است.با مرور و مطالعه مختصات و صفات این نظریهها و نظامها،پاسخ به این سؤال را پی میگیریم.
Machine summary:
"در پی ایجاد نظمی نوین و نظامی مطلوب برای آینده جهاناند اما طی سه دهه اخیر چهار نظریه جهانگرایانه پایان تاریخ(فوکویاما)جنگ تمدنها(هانگتینگتون)اسلام سیاسی(امام خمینی رحمة الله)در دو قالب پیش نظام مردمسالاری دینی(جمهوری اسلامی)و نظام کامل،قطعی و نهایی حکومت مستضعفان(امام زمان علیه السلام)بیش از دیگر تئوریها توجه جهانیان و اندیشمندان را به خود جلب کرده و صاحبان آنها داعیهء ساختن جهانی جدید دارند.
مقدمه برای ارائه پاسخ به سؤال مطرح شده،ابتدا نظریه پایان تاریخ فوکویاما و نظریه جنگ تمدنهای هانتینگتون مطرح و نقد میشود سپس برخی از نواقص نظام لیبرال دموکراسی به عنوان نظامی که اساس دو نظریه مذکور را تشکیل میدهند بیان میشود،پس از آن از نظریه اسلام سیاسی امام خمینی رحمة الله و نظام جمهوری اسلامی به عنوان نظامی با قابلیتهای فراهم آوری نظام کامل و نهایی امام زمان علیه السلام سخن به میان میآید و سرانجام مروری کوتاه بر نظریه حکومت مستضعفان ویژگیها و مختصات آن صورت میگیرد.
علاوه بر تعالیم دینی،تجربه بشر غربی نیز تأییدکننده این مطلب است که انسان به تنهایی قادر به تعیین هدف آفرینش و تنظیم برنامه زندگی که سعادت واقعی او را در جهان دنیوی و اخروی تضمین نماید،نیست؛زیرا:«ابزار شناخت انسان،یعنی حس و تجربه و عقل،ابزاری محدود و نسبی -------------- (1)در تبیین ناکارآمدی نظریه لیبرال دموکراسی در عرصه عمل،شواهد و آمار فراوانی وجود است که خوانندگان را به کتاب مهم و سه جلدی«عصر اطلاعات و ظهور جامعه شبکهای»اثر مانوئل کاستلز ارجاع میدهیم."