Abstract:
این مقاله ضمن تلاش برای تبیین برخی مبادی روششناسانه علم مدیریت،میکوشد تا از طریق تفکیک میان دو جهان نظری و هرمنوتیکی،پارادایمهای متفاوت روششناسی در این دو ساحت را در حوزه علم مدیریت آشکارسازد.پس از آن این نوشتار با تکیه بر مبانی روششناسی و معرفتشناسی ملاصدرا به معرفی ساحت سومی برای طرح بحث مبادی روششناسی جدید،به منظور فهم سازمان و مدیریت میپردازد.براین اساس،با رویکردی تطبیقی مبحث فهم و شناخت از منظر فلاسفهی هرمنوتیکی و اسلامی مورد بحث قرار میگیرد.بدین منظور،نظریهی اتحاد عاقل و معقول ملاصدرا به عنوان محور طرح مباحث شناختشناسی اسلامی مدنظر قرار گرفته است.در پایان نیز پژوهشگران،استعاره را به عنوان قویترین ابزار متفکران جهان هرمنوتیکی در فرایند کسب و انتقال معنا مورد بحث قرار میدهند.
Machine summary:
"فصلنامه حوزه و دانشگاه روششناسی علومانسانی سال 13،ش 53،زمستان 1386 صفحات 85-113 SeminaryUniversity Journal Methodology of Social Science Vol. 13,No. 53,Winter 2008 مقدمهای بر هرمنوتیک در قلمرو شناخت سازمان و مدیریت سید محمد حسین هاشمیان* دکتر علی اصغر پورعزت** چکیده این مقاله ضمن تلاش برای تبیین برخی مبادی روششناسانه علم مدیریت،میکوشد تا از طریق تفکیک میان دو جهان نظری و هرمنوتیکی،پارادایمهای متفاوت روششناسی در این دو ساحت را در حوزه علم مدیریت آشکارسازد.
فهم و معرفت از منظر متفکران اسلامی حکمای اسلامی از ملاصدرا به بعد،تقریبا همه با تأثیرپذیری از تبیین وجودی او از "علم"برپایه نظریه"اتحاد عاقل و معقول"،علم را از سنخ وجود میدانند و دوگانگی و ثنویت میان عالم و معلوم را منتفی میدانند؛به همین دلیل است که این حکما تعریف علم به جنس و فصل را ناممکن شمردهاند(علیزاده،1377).
برای مثال،اگر اعضای یکجامعه،واقعا به مبانی و ساختار نظریهء مارکس معتقد باشند،احتمال اینکه از میان استعارههای مطرحشده توسط مورگان،دامنه روشنگری استعارهء«سازمان به مثابه ابزار سلطه»را بیش از سایر استعارهها بدانند،بیشتر است؛درحالیکه احتمالا کارشناسان فنی و مکانیکها زمینهء مساعدتری برای گزینش استعارهء«سازمان به مثابهء ماشین»دارند؛و فعالان عرصه سیاست و دانشجویان علومسیاسی آمادگی بیشتری برای تأکید بر استعاره«سازمان به مثابه سیستم سیاسی»دارند؛همچنین میتوان تصور کرد که تحلیلگران سیستمهای رایانهای تمایل ویژهای دارند که استعارهی«سازمان به مثابه مغز»را به منزلهء واقعبینانهترین استعاره برای توصیف سازمان،مورد تأکید قرار دهند(مشبکی و پورعزت،1380،ص 78-64)؛ازاینرو،تأکید میشود که فهم استعارهای به شدت تحت تأثیر فهم همدلانه و رویکرد تفسیری انسان به سازمان قرار دارد."