Abstract:
اهمیت و ارزش اثباتی اقرار بهعنوان یکی از ادلهء اثبات دعوی،بر کسی پوشیده نیست.اقرار شخص عاقل به زبان خویش به دلیل عقل و شرع نافذ است و اقرارکننده به مفاد اقرار خود ملزم میشود.درمورد نفوذ اقرار شخص سالم هیچگونه نزاعی بین فقها و حقوقدانان وجود ندارد ولی درمورد اقرار مریض در مرض موت اختلاف شده و بین مذاهب اسلامی اقوال مختلفی وجود دارد.
این مقاله نظر به اهمیت موضوع،ضمن بیان معنای اصطلاحی مریض و منشأ نزاع در حکم اقرار مریض به بیان اقوال مختلف پرداخته و نظرات هریک از مذاهب اسلامی را با ذکر دلائل عقلی و نقلی موردبررسی قرار داده و در پایان به نتیجهگیری پرداخته است.
Machine summary:
"تنها درمورد زن حامله از شیخ طوسی نقل شده است که درحال وضع حمل هرگاه خونریزی و درد داشته باشد ملحق به مریض میشود و بعضی از فقهاء به این قول
است و این نفوذ اقرار عام بوده و شامل حال سلامت و بیماری مقر میشود؛زیرا عاقل غالبا به آنچه که به ضرر اوست اقرار نمیکند؛بنابراین مشخص میشود که برای فراغت
جهت دیگر اختلاف در حکم اقرار مریض ناشی از این است که فقها به اتفاق گفتهاند:
وارث صحیح و از اصل مال مقر نافذ است؛به این معنی که شخص سالم حق دارد اقرار
موت به دینی برای وارثی اقرار میکند آیا این کار جایز است؟فرمودند:بله،هرگاه ثقه باشد جایز است(همان).
376-379)،از آن یاد شده اقرار مریض از اصل مال نافذ است چه برای وارث و چه برای غیروارث(نجفی،26/80).
قول دیگر امامیه دربارهء با اقرار مریض آن است که مطلقا برای وارث و غیروارث،با
ثلث مال او نافذ است و روایات مذکور را مؤید این مطلب دانستهاند(علامه حلی، تذکرة الفقهاء،2/کتاب اقرار).
قول دیگر از ابن بابویه است که میگوید(ص 165):اقرار مریض برای وارث بطور
در صورت تصدیق مقر توسط بقیه ورثه اقرار برای مقرله صحیح است.
زیرا آنچه که مانع صحت اقرار است تعلق حق ورثه به مال مریض میباشد ازاینرو
شافعیه در قول راجح گفتهاند:اقرار مریض برای وارث صحیح است،زیرا کسی که در
کسانی که اقرار مریض برای وارث را صحیح نمیدانند گفتهاند:ملاک عدم صحت اقرار،
شبیه اقرار به مال برای وارث است که صحیح نیست ولی قول اول صحیحتر است چرا که"