Abstract:
در این مقاله آراء لایب نتیس در مورد ماهیت زمان و مکان،ادلهء او برای ابطال زمان و مکان مطلق و چگونگی جمع بین قبول حرکت مطلق و اضافی دانستن مکان،مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.به این منظور به روش توصیفی-تحلیلی،مکاتبات لایب نیتس با کلارک،دبس،هویگنس،آرنو و...،و آثار شارحین او نظیر:راسل،لاتا،ایشیگورا و...مطالعه شده،مطالب مربوط به زمان و مکان تجزیه، تحلیل و نقد شده است و این نتایج به دست آمده است: 1-نظر نهایی لایب نیتس این است که مکان اضافه و ترتیب اشیاء هم-وجود و زمان ترتیب حوادث متوالی است و لازمهء این نظریه این است که زمان از تتالی آنات و مکان از مجموع نقاط تشکیل شده باشد؛بنابراین نظریه لایب نیتس را نمیتوان پذیرفت. 2-لایب نیتس با دلیلی مبتنی بر اصل جهت کافی،به خوبی زمان و مکان مطلق نیوتن را ابطال میکند؛اما ابطال نظریه نیوتن به معنای اثبات لایب نیتس نسیت،زیرا،امر،فقط دایر بین دو احتمال نیست. 3-لایب نیتس بدون تناقضگویی از یک طرف حرکت مطلق را در برابر حرکت نسبی میپذیرد و از طرف دیگر مکان مطلق را انکار میکند.
Machine summary:
"2-ادله«لایب نیتس»در رد مطلق بودن مکان و زمان از آنجا که در عصر لایب نیتس امر دایر بین دو احتمال بوده است:یکی مطلق بودن زمان و مکان(نظر نیوتن)و دیگری اضافی بودن آنها(نظر لایب نیتس)،از اینرو لایب نیتس با رد نظر مخالف،در مقام اثبات نظر خویش است 2-1 دلیل اول: او در سومین نامه به کلارک مینویسد:«اگر مکان موجودی مطلق باشد،امری واقع خواهد شد که محال است برای آن جهت کافی وجود داشته باشد؛زیرا مکان چیزی است مطلقا یکنواخت و بدون اشیایی که در آن قرار میگیرد،یک نقطه از مکان مطلقا تفاوتی از هیچ جهت با نقطه دیگر ندارد.
105) با توجه به برداشتی که کلارک و بسیاری از مفسرین و شارحین لایب نیتس در مورد تصدیق او به وجود تفاوت بنی حرکت مطلق و نسبی،دارند،لازم است در این زمینه به تفصیل بحث کنیم: کلارک تمییز بین حرکت مطلق و نسبی را دلیلی بر وجود مکان مطلق میداند؛ زیرا که او نیز چون نیوتن حرکت مطلق را به تغییر محل مطلق تعریف میکند و از اینرو مطالبی را که نیوتن در مورد تمییز بین حرکت مطلق و نسبی در کتاب اصول خود بیان داشته است،به عنوان دلیلی بر مدعای خود،در مقابل لایب نیتس ذکر میکند،اما لایب نیتس در پاسخ میگوید:«من نه در تعریف هشتم اصول ریاضی طبیعت و نه در تفسیر متعلق به آن،هیچ نمییابم که عینیت مکان فی نفسه را ثابت کند یا بتواند ثابت کند،ولی تصدیق میکنم که بین حرکت مطلق حقیقی جسم و تغییر نسبی محض وضع آن نسبت به جسم دیگر تفاوت است؛زیرا وقتی علت بیواسطه تغییر در جسمی باشد،آن جسم واقعا حرکت خواهد داشت و در نتیجه در آن هنگام وضع دیگر اجسام نسبت به آن تغییر خواهد کرد؛هرچند علت آن تغییر در آنها نیست."