Abstract:
موضوع قلمرو قرآن از موضوعاتی است که میان عالمان اسلامی درباره آن دیدگاه های گوناگونی مطرح شده بویژه که در دهه های اخیر به دلیل توجه بیش از پیش مسلمانان به کتاب آسمانی خود و رویارویی آنها با نظریه های دیگر ادیان و مکاتب ، رنگ بیشتری به خود گرفته است . در این زمینه میان اندیشمندان مسلمان سه دیدگاه را می توان به روشنی دید : یک . دیدگاه حداکثری که می گوید : قرآن ، همه علوم ، حتی علوم بشری و طبیعی را در ظواهر الفاظ بالفعل دارا می باشد
The domain of the Qur’an has been one of the issues which have raised various viewpoints among the Muslim scholars, particularly in recent decades that it has been more widely welcomed due to the Muslims increasing attention to their Revealed Book and their encountering with the views of other religions and schools. In this respect, three viewpoints can be clearly seen among the Muslim thinkers:
Maximal viewpoint, which says the Qur’an practically includes all sciences – even the human and natural sciences – in its apparent terminology.
Minimal viewpoint, that believes the Qur’an not only does not undertake to elucidate the human sciences but it also does not fully include the discourses in religious category.
Apart from these two viewpoints, there is also a moderate viewpoint that contains three different interpretations: comprehensiveness in guidance and education; comprehensiveness for the elect audience, i.e., the Prophet and the Infallible Imams (A.S.); and comprehensiveness in religious ordinances.
After analyzing the evidences of the first two viewpoints, the present article criticizes both and eventually selects the third moderate viewpoint, and proves it by Qur’anic, narrative and rational evidences.
Machine summary:
"اکنون پرسش اصلی این نوشتار این است که آیا قرآن در همه عرصه های مورد نیاز انسان ایده و سخن و نظریه دارد یا نه؟ آیا می توان همه دانش های بشری را در قرآن یافت و قرآن را به عنوان منبع آنها شناساند، و اصولا آیا قرآن گستره و قلمرو ویژه ای دارد یا بی پایان و بی نهایت است؟ پیشینه پژوهش در بررسی سیر تاریخی این بحث، معلوم می شود که نخست طبری (م310هـ) صاحب تفسیر جامع البیان، معنای آیه 89 سوره نحل: «تبیانا لکل شیء» را توسعه بخشید و از محدوده حلال و حرام خارج کرد2، ولی اولین جرقه های «نظریه جامعیت» را به صورت روشن و صریح می توان در کتاب های ابوحامد غزالی (م505هـ) مانند «احیاء العلوم»3 و «جواهر القرآن»4 مشاهده کرد.
برخی از این عالمان عبارتند از: فخررازی: به نظر وی، آیه 38 سوره انعام اختصاص به بیان آن اموری پیدا می کند که معرفت و احاطه بر آنها بر انسان واجب است و به همین جهت اطلاق آیه مقید به این قلمرو می گردد؛ زیرا از طرفی بر بیان نکردن چیز غیرواجب تفریط صدق نمی کند و از سوی دیگر از همه یا بیش تر آیات قرآن استفاده می شود که مقصود از انزال قرآن، بیان دین و احکام آن می باشد، پس مطلق موجود در آیه، بایستی بر مقید حمل گردد."