Abstract:
در این مقاله تأثیر تلویزیون بر نوگرایی بررسی میشود.مطالعات جامعهشناختی در زمینهء تأثیر تلویزیون کمتر به نشر فرهنگ نو توجه کرده است.در این تحقیق مسئله اصلی این است که آیا تلویزیون عامل القاء و نشر نگرش نو در مردم بوده است یا خیر؟روش مورد استفاده،پیمایش با بهرهگیری از تکنیک پرسشنامه و مصاحبه میباشد.حجم نمونه برابر 1047 نفر از خانوادههای ساکن در مناطق 22 گانه شهر تهران بوده است.نتایج تحقیق نشان میدهد که تلویزیون عامل نشر نگرش نو بوده است.این نتیجه با توجه به محتوای برنامهها معنادارتر میگردد.
Machine summary:
"جدول 41:ضریب همبستگی پیرسون میزان مواجهه و نگرش نو با کنترل متغیرهای جمعیتشناختی (به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول 51:ضریب همبستگی پیرسون میزان مواجهه و نگرش نو با کنترل استفاده از سایر رسانهها:خواندن روزنامه گوش دادن به رادیو و تماشای ماهواره (به تصویر صفحه مراجعه شود) به طور کلی،با توجه به مقادیر ضریب همبستگی میان متغیر مستقل و وابسته و با کنترل سایر متغیرها که تغییرات کوچکی را به وجود میآورد،میتوان استنتاج نمود که تماشای تلویزیون،بر کنار از دخالت عمدهء سایر متغیرها،متغیر وابسته را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
این تحقیق،بر پایه تئوری پرورش از یک سو نشان داد که بینندگانی که ساعات بیشتری را در روز به تماشای تلویزیون مینشینند(پرمصرف)،در مقایسه با آنان که ساعات کمتری را صرف تماشای تلویزیون میکنند(کممصرف)،بیشتر تحت تأثیر پیامهای آن قرار دارند؛یعنی تلویزیون یکی از عوامل پرورش نگرش نو در بینندگان پرمصرف است؛از سوی دیگر،این فرض تئوری پرورش که تلویزیون باعث ظهور پدیده تشدید در گروهی میگردد که تجارب زندگیشان با تجارب نمایشهای تلویزیون هماهنگ باشد،نیز تائید گردید؛زیرا در گروهی که از تحصیلات و پایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار بودهاند و در نتیجه نگرش نوتری نیز داشتند،با استفاده از تلویزیون و به ویژه برنامههای علمی-آموزشی آن نگرش مذکور تشدید میگردد؛بنابراین،در همراهی با نظرات گربنر و تئوری پرورش، میتوان بر سهم مستقل تلویزیون در اشاعه و توسعه برخی دیدگاهها و باورها و یا حفظ و تشدید آنها-که ناشی از ثبات پیامهای منتشره و مواجهه طولانی مدت با تلویزیون است-تاکید نمود."