Abstract:
امروزه، تغییر و تحولات سریع عوامل محیطی، میزان پیچیدگی و ابهام را افزایش داده است و در چنین شرایطی، استفاده از پارادایم های قدیمی چارهساز نیست. از این رو، در پژوهش حاضر تلاش شده است رویکرد جدیدی استفاده شود که مجموعهای از مفاهیم را به منظور مقابله با این شرایط پیچیده با هم مورد توجه قرار دهد. ترکیبی از مفاهیم رفتاری و مدیریتی که تاکنون در هیچ یک از مدلهای مفهومی منتشر نشده است. برای استخراج مدل مفهومی، نظریهها و مدلهای مرتبط با موضوعات و پژوهشهای پیشین، به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفت و مدلی که مفاهیم توانمندسازی روانشناختی (متغیر مستقل)، تعهد سازمانی (متغیر وابسته)، اعتماد سازمانی و یادگیری سازمانی (متغیر میانجی) را شامل میشود، طراحی و روابط بین آنها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که تا چه حد اعتماد سازمانی و یادگیری، بر ارتباط توانمندی روانشناختی با تعهد سازمانی تاثیر میگذارد. روش پژوهش حاضر، از نوع توصیفی و ماتریس کوواریانس همبستگی است. به همین منظور، از میان کارشناسان اداره امور کل کارکنان بانک ملت، عدهای از افراد با نمونهگیری تصادفی ساده (125نفر) انتخاب شدند. تحلیل دادهها در نرمافزار Lisrel و Spss با استفاده از فنون آماری مانند رگرسیون، تحلیل عاملی تاییدی به منظور تایید شاخص های مناسب و حذف و شاخص های ضعیف و تحلیل مسیر برای یافتن مسیر بهینه میان متغیرها انجام شد. در نهایت، شاخص های ضعیف حذف ( تدوین مدل ساختاری) مسیر بهینه و مطلوب میان متغییرها(تحلیل مسیر) تعیین گردید.
Machine summary:
"کلیدواژهها: توانمندی روانشناختی، تعهد سازمانی، اعتماد سازمانی، یادگیری سازمانی مقدمه مروری بر ادبیات مدیریت نشان میدهد که در کارکردهای مدیریت، توانمندسازی به مثابه موضوعی مهم، به میزان بسیاری مورد توجه قرار گرفته است که برخی دلایل را میتوان در این زمینه بیان کرد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) نتیجهگیری در پژوهش حاضر، برای سنجش رابطه میان توانمندسازی روانشناختی و تعهد سازمانی با در نظر گرفتن متغیر میانجی یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی و مدلسازی روابط آنها، ابتدا به نظریههای موجود در آثار صاحبنظران مدیریت و سازمان مراجعه شد و پس از استخراج شاخصهای مذکور، برای رواسازی آن با استفاده از روش دلفی، آرای متخصصان دانشگاهی و سازمانی مورد توجه قرار گرفت.
در مقیاس اعتماد سازمانی، شاخصهای 6، 7، 8، 9، 11، 12، 21، 23، 24، 29، 30، 39، 42 حذف شدند که نشان میدهد سازمان از حیث این شاخصها، یعنی هدفگذاری و جهتدهی در انجام امور، عدم ترس در ابراز عقاید، بیان حقایق صرف نظر از ناخوشایند بودن آن، اعتقاد افراد به شایستگی صاحبان مشاغل، اعتقاد به نظارت مستمر بر آنان، کوشش به منظور برآوردن اهداف شخصی خویش، اعتقاد به نگرانی مدیریت عالی درباره رفاه کارکنان، اجتناب سرپرست از مقابله به مثل در قبال اشتباه کارکنان، بازپسگیری مزایا و منافع شغلی ناعادلانه که در دست زیردستان قرار دارد، انتظار کارکنان برای دستیابی به منافع خویش، پیروی از سرپرست در تمام مدت، پیوند عاطفی و ارزشی کارکنان به سازمان خویش و در نهایت، اشتراک ارزشهای کارکنان با ارزشهای سرپرستان خویش ضعیف است و در عمل از آن استفاده نمیکند."