Abstract:
در این نوشتار، به مقوله ی تحجرگرایی در گستره ی تاریخی و ذکر خصوصیات آن پرداخته شده است. تحجرگرایی همان بستگی ذهنی، جمود در افکار و سطحی نگری و عدم گذر از ظاهر به باطن امور است. پافشاری نابخردانه بر عقیده و فکری غلط است. رویگردانی از راهی مفید و عقلایی است و جاهلان، معدن و جایگاه تحجر و جمودند. ایـن تفـکر غلط، در گستره ی تاریخی، در سطحی وسیع گسترده شده و ضربه های جبران ناپذیری را بر روند حرکت های اسلامی زده است. نقطه ی مقابل تحجر، بصیرت است که همان روشنایی خرد و ضمیر است که در قرآن مجید و متون دینی بر آن سفارش اکید شده است. از منظر شهید مطهری? باید عقل غربال کننده باشد، نقاد باشد، با علم هماهنگ باشد و... فقدان بصیرت، نتیجه اش تحجر است. فصلی عمده از نوشتار، به ظهور تاریخی تحجر از منظر شهید مطهری? در سه جریان تاریخی اختصاص دارد: 1 ) خوارج نهروان؛ 2 ) اهل حدیث (سلفیه)؛ 3 ) اخباریون. در هر موردی مباحث مفصلی از منظر علامه شهید مطهری? مطرح شده که از ناحیه ی این سه فرقه، ضربات مهلکی در تاریخ، بر جریان تفکر ناب اسلامی وارد گردیده است. در بخش دیگر نوشتار، به خصوصیات متحجران پرداخته شده و صفات و خصلت هایی که دارای نمود هستند، مطرح گردیده است؛ نظیر فقدان درک قاعده مند مسائل و احکام اسلامی، جمود بر آراء و تعصب در آنها، ضعف بنیان های فکری، محدود بودن در افق نظر و گستره ی نگاه، حاکمیت جهل و خرافه بر آنها، توجه نکردن به توطئه ی دشمن، رفتن به سوی افراط و تفریط، جداسازی دین از تعقل، جداسازی دین از دولت، تواضع در برابر حاکمان، تخلف از فهم قضایای تاریخی، اخلاقی، اجتماعی. در بخش پایانی نوشتار به دوام تحجرگرایی در جامعه ی دینی معاصر پرداخته شده و مظهر و نماد آن را در انجمن حجتیه مورد بازشناسی و تبیین قرار داده ایم. اندیشه ی جدایی دین از سیاست، موضع گیری در برابر انقلاب اسلامی، اعتقاد به فراگیری ظلم و فساد، از جمله باورهای غلط آنان است.
Machine summary:
"در هر موردی مباحث مفصلی از منظر علامه شهید مطهری رحمه الله مطر حشده که ازناحیهی این سه فرقه،ضربات مهلکی در تاریخ،بر جریان تفکر ناب اسلامیوارد گردیده است.
در اثر این کوتهبینی و کجفهمی بود که از سیاست قرآن به نیزه کردن گولخوردند و بزرگترین خطرات را برای اسلام به وجود آوردند و عملی را کهمیرفت تا پیشهی تمام نفاقها را برکند و معاویه و افکار او را برای همیشهنابود سازد،از جنگ بازداشتند و به دنبال آنچه حوادث شومی که برجامعهی اسلامی روی آورد(مطهری،1368،161).
علامه شهید مطهری رحمه الله،در معرفی بهتر خوارج کلامی را از مولا علی(علیه السلام)نقلمیکند،که آن حضرت بهترین تصویر را از آنها ارائه فرموده است.
البته در خلال مباحثی که علامه شهید مطهری رحمه الله مطرح نمودهاند،گروهدیگری را نیز در همین راستا قرار میدهند،یعنی جریان قشری دیگری در تاریخشکل گرفت به نام مرجئه.
برمیآید این است کهمتحجران،دارای خصلتهایی از نوع ذیل میباشند: 1)فقدان درک قاعدهمند مسائل و احکام اسلامی؛چنانکه در جریاناخباریگری و اهل حدیث و نیز خوارج نهروان وجود داشته،که البته باید اذعانداشت که در جریانهای تحجرگرا در عصر کنونی و پس از انقلاب اسلامی نیز،دقیقا دارای همین خصلت بوده و میباشند.
با همین تز و دیدگاه بود که انجمن حجتیه،به عنوان نماد و مظهر تحجر،اعتقادی به تشکیل حکومت اسلامی پیش از ظهور مهدی موعود نداشتند و هراصلاح و حکومت اسلامی،فقط با حضور امام زمان علیه السلام تشکیل میشود و قبلاز ظهور آن حضرت،حکومت دینی مشروعیت ندارد و ما فقط وظیفه داریممنتظر آن حضرت باشیم و شرایط ایجاد نابسامانیها را میدان دهیم،تا در ظهورو فرج آن حضرت گشایشی حاصل آید."