Abstract:
در این نوشتار کوشش شده تا با ارائه یک زمانمندی تاریخی، فرایند تکوین وضع و جعل حدیث مورد بررسی قرار گیرد، تا در پرتو آن چگونگی آلوده شدن ساختار ادبیات روایی به این آفت، با صورتی روشن تر شناخته گردد. هدف این مقاله اثبات این حقیقت است که ورود پدیده وضع در عرصه روایات طرحی از قبل برنامه ریزی شده بوده، تا اهداف فکری خاصی را در معادلات سیاسی جامعه پس از نبی گرامی اسلام تامین کند. در این مقاله روشن خواهد شد که چگونه سیاست های اتخاذ شده از سوی حاکمیت وقت، قواعد بازی را به نفع ورود آفت وضع به ساحت قدسی روایات رقم زده است.
Machine summary:
وضع و جعل در ادبیات روایی رشتهای است که با دنبال کردن آن، بخشی دیگر از ناگفتههای تاریخ روشن خواهد شد، بهویژه زمانی که جهت بحث به سوی ریشهها و علل ایجاد و حضور آفت وضع در ادبیات روایی متمرکز گردد و دغدغة پاسخ به این پرسش را داشته باشد که چرا آفت وضع، محترمانه و بدون هیچ مانعی، سلامت روایات را به خطر انداخت؟ چرا نگارش احادیث ممنوع گردید؟ و چرا اصحاب اسرائیلیات اندکی بعد از رحلت رسول گرامی اسلام و در دورة حصر نگارش احادیث، آزادانه به نشر افکار خود در جامعة اسلامی پرداختند؟ چرا در حاکمیت سقیفه، معاویه با وجود سوء سابقة سیاسی در اسلام به عنوان حاکم شام منصوب شد؟ و به چه دلیل سهم ابوذر به عنوان یکی از صحابه محبوب پیامبر، ربذه گشت؟ آنچه میتواند ما را در پاسخ به این پرسشها یاری رساند، تحلیل و بررسی همه جانبة این سلسله رویدادها در کنار یکدیگر است، نه تحلیلی از همگسیخته و پراکنده؛ زیرا سیر همة رویدادهای مزبور در یک بستر و در یک نظام فکری خاص به وقوع پیوسته است.
شواهد سیاسی غصب فدک از جمله شواهد دیگری که میتوان بر بیپایه بودن این روایت جعلی اقامه نمود و سیاسی بودن آنرا ثابت کرد، عدم پایبندی اعضای حزب سقیفه به مفاد روایت مزبور است که بهطور خلاصه تنها به دو مورد از آن اشاره میگردد: نخستین رفتار تناقض آمیز در رویکرد خلیفة اول مشاهده شد، آنگاه که ابوبکر از دخترش عایشه درخواست نمود تا در کنار مرقد پیامبر و در خانة حضرت دفن گردد؛ (اوصی ابوبکر عائشة ان یدفن الی جنب النبی)<FootNote No="89" Text=" طبری، محمد بن جریر، تاریخ، ج3، ص422.