Abstract:
سکولاریسم از موضوعات و مسائل اصلی علم کلام و جامعه شناسی امروز است؛ ولی آنچه در این میان اهمیت دارد این است که بسیاری از اشخاص معتقدند تکنولوژی، توسعه یافتگی و پیشرفت عامل اساسی در بروز این فرایند هستند، تا آنجا که بین این دو مسئله تلازمی ضروری برقرار کرده اند. بدین معنا که اگر کشوری مدرن و پیشرفته بود، نظام آن لزوما باید سکولار باشد. اما در این مقاله کوشش بر این است که تلازم پیش گفته ابطال گردد. این موضوع در مباحث کلامی، جامعه شناسی و علوم سیاسی قابل جست وجو است. تبیین این رابطه و موارد نقض این مسئله در کشورهایی مانند ژاپن، شوروی سابق و برخی از کشورهای آمریکای لاتین، از دعاوی این مقاله است.
Machine summary:
به این صورت نیز میتوان مدرنیته را تعریف کرد که: مدرنیته، عبارت است از یک جریان و تحول در زمینههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، علمی و غیره که با محوریت انسان و تکیه بر آزادی همهجانبه او و نیز اعتماد به عقل بشری و اصالتدادن به فرد، درصدد تحلیل همه اشیا اعم از طبیعت، ماورای طبیعت، ارزشها و غیره برآمده است و با اندیشه تغییر و نو کردن دائمی حیات همه جانبه انسانی، هر چه را که در مقابل او واقع میشود (مانند دین، آداب و رسوم و سایر سنتها) نفی میکند.
حال اگر جامعهای از پیشرفتهترین وسایل استفاده کرد آیا افراد آن جامعه را میتوان به واقع مردمانی مدرن تلقی کرد یا نه؟ مثلا اگر افراد میخواهند پیامی را رد و بدل کنند به جای ارسال پیک، از سیستم ارتباطی پیشرفته در کمترین زمان و با بهترین دقت استفاده میکنند؛ حکومت بهترین اطلاعات را دارد و از پیشرفتهترین علوم در تحلیل مسائل خود بهره میبرد و به آخرین دستاوردهای صنعتی مسلح است، اما آیا این کافی است؟ اگر چنین باشد پس شیوخ عرب که با استفاده از پول نفت پیشرفتهترین وسایل را استفاده میکنند باید مدرنترین مردان روی زمین باشند!
"/> در بررسی و نقد سخنان بالا پاسخ داده شده است که کسانی که معتقدند میان توسعهیافتگی و سکولاریسم ارتباطی وجود ندارد و دلیلشان نیز این است که در کشورهای اقتدارگرا مانند شوروی، توسعهیافتگیهای بسیار روشنی وجود دارد، در حالی که نظام آنها سکولار نیست.