Abstract:
مسئله باطن قرآن و همچنین ظاهرآن، مربوط به حوزه فهم و تفسیر است. ضرورت بحث درباره باطن قرآن آنگاه روشن می شود که با فراگیری اصول و قواعد راه یابی به بطون قرآن جدیدی در تفسیر برای مفسر باز می گشاید و با تبین ملاکات بطن یابی مفسر را از تفسیر به رای باز می دارد. در مورد چیستی باطن قرآن دیدگاه های مختلفی وجود دارد در برخی از این دیدگاه ها باطن روح و حقیقت الفاظ است. در برخی دیگر باطن قرآن، تجلی اسماء و صفات الهی در برخی دیگر باطن دلالت های مطابقی ظاهر آیات و دیدگاهی دیگر باطن را همان تاویل می داند در این نوشتار ضمن بررسی هر یک از این اقوال باطن را ورای ظاهر می داند بر این اساس همه اقوال فوق بیان از ابعاد گوناگون و ساحت های متفاوت باطن است. این دیدگاه به روایات نزدیک تر است از طرف دیگر جامع اقوال مختلف است و با وضع لغوی باطن نیز سازگار تر است.
Machine summary:
در زیر به برخی از این موارد اشاره میشود: 3 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : «لکل آیه ظهر و بطن و لکل حرف حد و لکل حد مطلع » 4 حضرت علی علیه السلام : «مامن آیه الا وله اربعه معان ظاهر و باطن و حد و مطلع » 5 فضیل ابن یسار از امام باقر علیه السلام نقل میکند که : «ما فی القرآن آیه الا و لها ظهر و بطن » 6 امام صادق علیه السلام میفرمایند: إن للقرآن ظاهرا و باطنا» روایات فراوانی از طریق عامه نقل شده است که در آنها از وجود بطون در قرآن خبر میدهند.
بعید نیست که مراد از بطون قرآن صفات و اسماء الهی باشد که در مرحله نازله آن به کسوت الفاظ در آمده است ؛ اما باید توجه داشت که در این نظریه پرسش اساسی مساله بطون قرآنی حل نشده است و آن عبارت است از اینکه آیا راه دستیابی به آن از طریق الفاظ است ؟ و آیا با تفکر و تدبر در آیات میتوان ، به بطون قرآن رسید یا نه ابزار و معرفت دیگری غیر از تفکر و تدبر در الفاظ میخواهد؟ به عبارت دیگر اساسا رابطه الفاظ با آن حقایق رابطه دال بر مدلول است یا مثل و ممثل ؟ و آیا آن حقایق از سنخ مفاهیم هستند تا از لفظ فهمیده شود یا از سنخ حقایق خارجی و واقعیات عینی؟ ج ) دلالت های مطابقی ظاهر آیات علامه طباطبایی معتقد است که مفاهیم باطن قرآن مدلول مستقیم الفاظ و کلمات است و هر معنی 42 و فهمی از بطون مدلول مطابقی کلام است .