Abstract:
رمان روایتی منثور و مطول است که بر اساس تقلیدی نزدیک به واقعیت از رویدادها، انسان، عادات و حالات او در قالب یک پیرنگ نوشته شده و به نحوی شالوده جامعه را در زمانی معین به تصویر می کشد یا مورد انتقاد قرار می دهد. «زینب» نخستین رمان عربی در قرن بیستم و اثری اجتماعی و در نوع خود پیشگام است که بر طبق معیارهای معاصر فن داستان نویسی به نگارش درآمده است. محمد حسین هیکل آن را در اوایل قرن بیستم؛ زمانی که برای تحصیل در فرانسه به سر می برد، نوشته است. دوری از وطن - مصر- و تاثیرپذیری از تمدن، ادبیات و زیباییهای فرانسه، از عوامل موثر در نگارش این اثر است. پیرنگ داستان شرح زندگی واقعی و محیط اجتماعی جامعه روستایی مصر است. جنبه های ظاهری زندگی شخصیت ها به گونه ای هنرمندانه توصیف شده است. نویسنده در شخصیت پردازیها واقعیت عینی جامعه و قوه سیال ذهن خود را در هم آمیخته است. در درونمایه داستان زندگی دهقانان مصر، مشکلات و آداب و رسوم آنها به شیوه توصیفی و با رویکردی انتقادی بیان شده است. زبان روان و ساده و توصیف طبیعت، مناظر و شخصیتها خواننده را تشویق می کند داستان را تا پایان بخواند و این از محاسن این اثر نوپا بشمار می آید. در طول روایت حوادث گاه از لهجه محلی مصر استفاده شده است. عنصر زمان بر خطی مستقیم و گذرا جریان دارد و در کشمکش میان شخصیتها و چهارچوب روایی داستان ظاهر می شود. از عنصر مکان نیز به طور عام و با عناوینی مثل: روستا و مزرعه و خانه استفاده شده است. افراط در توصیفات، تناقض در شخصیت پردازیها بویژه درباره «حامد» به عنوان قهرمان داستان، درک نسبی و نه عمیق از زندگی کارگران و کشاورزان و عدم موفقیت در ورود به عمق شخصیتها از نقاط ضعف این اثر به شمار می آید.
The novel is a prose narrative، an imitation of the reality of human events and scenarios that are written in the form of a plot. Zaynab is the first novel in Arabic in the Twentieth Century. It is the pioneering work of fan fiction written by contemporary standards. Mohammad Hossein Physique This story is written in French. Away from home and started a new civilization of France and French literature is his motives in writing this story. Plot follows the story of rural life in Egypt. Life characters are well described. Language is a simple story and some of the local dialect is used.
The straight line is the general time and place، with names such as towns، villages، homes and farms have been used.
Too much inconsistency in the description and characterization، particularly about the protagonist in "Hamid" and little understanding of the lives of farmers is novel faults.
Machine summary:
"رمان زینب را میتوان از دو جهت جامعهشناسی کرد:اول اندیشهای که در ورای اثر است و در واقع انگیزه نویسنده برای خلق آن بوده و شامل بیان جلوههایی از زندگی طبقاتی از جامعه مصر در زمان مؤلف و به چالش کشیدن آداب و رسوم نادرست آن و دعوت به اندیشههای اصلاحطلبانه،مثل آزادی زنان و از بین بردن اختلافات طبقاتی و استبداد اقتصادی و مبارزه با استعمار مصر است.
» (هیکل،1992،ص 314) اما آیا شخصیت حامد واقعی است؟یا تخیلی و ساخته ذهن نویسنده؟در پاسخ باید گفت که این شخصیت واقعی است و همین عامل باعث شده تا برخی از ناقدان زینب را زندگینامه صاحب اثر و قهرمان آن را نماد خود محمد حسین هیکل بشمار آورند و البته این نظریه با توجه به دیدگاههایی که حامد در لابلای داستان درباره موضوعات مختلف بیان کرده است،بعید به نظر نمیرسد.
اما سؤالات و تأویلات مختلفی را درباره حوادث و بویژه شخصیتهای رمان برای خواننده بر جای میگذارد؛مثلا در این اثر،سرانجام سؤالاتی برای خواننده پیش میآید،مثل:چرا ابراهیم در آغاز که پیش از حسن دلباخته زینب بود و از نظر اجتماعی و طبقاتی همشأن او بود خواسته خود را مطرح نکرد؟چرا زینب که عاشق ابراهیم بود به ابراز علاقه حامد هم پاسخ میداد ایا این امر با پایداری او بر عشقش نسبت به ابراهیم زمانی که همسر حسن است تعارض ندارد؟حامد با فرار از شرایط و واقعیتهای زندگی خود به کجا پناه برد؟به بیان دیگر،نویسنده با چنین پایانی برای شخصیت اصلی داستان،میخواهد چه پیامی را برساند؟و چه چیزی باعث تغییر رویه و منش این شخصیت شده است؟ زیرا در آخرین نامههایش به پدرش میگوید که میخواهد به نزد خانواده برگردد."