Abstract:
در این مقاله انتقال و حفظ مفاهیم به کمک طراحی زیورآلات با رویکرد نشانه شناسی موضوع پژوهش قرارگرفته است. قابلیت جواهرات در مقایسه با سایر محصولات فرهنگی و صنعتی در انتقال مفاهیم و پایداری آن به دلیل پایداری جواهرات در میان اقوام مورد بررسی قرارگرفته و در پی آن گرایش جواهرات معاصر در این رابطه بیان شده است. صفت بیانگری جواهرات که در دوره های مختلف تاریخ حضور داشته، در سالهای اخیر به صورت گرایشی مستقل و درخور توجه در آثار جواهرسازان و طراحان دیده میشود. اهمیت این گرایش، مطرح شدن جواهرات به عنوان هنر و صنعتی بیانگر در رابطه با اندیشه، احساسات و شناخت طراح از هویت خویش است. مفهوم زیبایی شناسی به عنوان اهرمی برای انتقال و دریافت مفاهیم توسط افراد مطرح شده است و شیوه های مختلف ارتباط انسان تحلیل شده و جواهرات در قالب یک رسانه با قابلیت ارسال و دریافت پیام مورد بررسی قرارگرفته است.
Machine summary:
"(سجودی، 1388: 131) در حقیقت یک فرهنگ ضمن نیاز به حفظ هویت خود برای بقا، همواره در تعامل با فرهنگهای دیگر قرار دارد و درهای این رمزگانها پیوسته رو به تعامل با دیگری و آمیختن با دیگر رمزگان های فرهنگی باز است تا به این ترتیب بتواند همان هویت فرهنگی را که از طریق تمایز تولید کرده است، از طریق متون فرهنگی و در کنش ارتباطی با آن دیگری، به کار بندد و اعمال کند (سجودی، 1388، 132).
بهنظر شما کدامیک از دو قطعه جواهر زیر بر اساس خاطرات کودکی طراح ایجاد شدهاند؟ با مشاهده آثار بدیهی است که مخاطب عام سریعا تصویر 19 اثر یومی یوئنو را برمیگزیند و این انتخاب از آنجا صورتمیگیرد که این اثر با رمزگان مشترک خود که همان داستانهای کودکانه و قصه پریان است (Yumi Ueno, 2011) با مخاطب ارتباط برقرارمیکند و فرم اثر و تداعی قلعه و رنگهای متنوع آن برای اغلب مخاطبان بازنمایی تصاویر و داستانهای کتابهای کودکی است.
از آن جا که زیورآلات زمان زیادی همراه با مخاطب است و نیز انتخاب و استفاده از آن رابطه مستقیم و اساسی با احساسات پوشنده دارد، تاثیر این پیام نسبت به محصولات دیگر بیشتر است و برای درک درست مفاهیم در زیورآلات، باید به کاربردهای نمادین آنها توجه کرد.
نظام نشانهشناسی، درک و دریافت پیام در قالب نشانه به عوامل زیر بستگی دارد: فرهنگ حافظه/ خاطره احساس ادراک بازنمایی درست معنا در ذهن مخاطب بر اساس این عوامل صورتمیگیرد و بهکارگیری نادرست آن یا عدم شناخت درست نسبت به فرهنگ و سیستم ادراکی مخاطب منجر به بدفهمی و کجفهمی در اثر از سوی وی میشود و ممکن است نتیجهای کاملا معکوس ارایهکند."