چکیده:
جستار حاضر به ارزیابی خطاهای دستوری لکزبانان در کاربرد زبان فارسی پرداخته است . در پژوهش پیش رو، ابتدا تنوع خطاها و حوزههای رخداد آنها بر مبنای طبقه بندی کوردر (١٩٧٥) به دست آمد. آنگاه دو فرضیة « قوی» و «معتدله » در تحلیل دادهها ملاک عمل قرار گرفت . یافته های پژوهش بر غالب بودن نقش فرضیة معتدله در یادگیری زبان دوم صحه گذاشت . این پژوهش هرچند حاکی از تاثیرپذیری نسبی زبانآموزان از انتقال بین زبانی است ، نتایج متن یادگیری (محیط ) را موثرترین عامل در یادگیری می داند. گفتنی است از میان خطاهای دستوری ایجادشده، تعمیم افراطی ، قیاس نادرست ، تقریب و اطناب میزان قابل توجهی را نشان نمی دهد. ازاین رو، انتـقال درونزبانی یا استفاده از راهبردهای ارتباطی را نمی توان از عوامل اصلی در بروز خطاها قلمداد کرد. نتایج پژوهش همچنین مبین این نکته است که به موازات تسلط هرچه بیشتر زبانآموزان بر زبان مقصد از وقوع خطاها کاسته می شود. بدین سان به واقعیت قاعدهمندی خطاها پی می بریم که از نظرگاه پژوهش های مربوط به این حوزه درخور توجه است .
خلاصه ماشینی:
پژوهشگران معتقدند که خطاهای زبانآموزان در روند شکل گیری سیستم جدید زبانی به تحلیلی دقیق نیاز دارد، زیرا سرنخ های مهم برای درک ماهیت یادگیری زبان دوم در همین خطاها یافت می شود (٢٠٥ :٢٠٠٧ ,Brown).
تحلیل خطا هرچند پیشینه ای گسترده دارد، به نظر می ید تاکنون پژوهشی در این حوزه برای آزمودنی های زبان لکی به ویژه، از منظر یادگیری دستور، صورت نگرفته است .
آیتی و منوچهری (١٣٩٠) به تجزیه و تحلیل خطاهای رایج فارسی زبانان در استفاده از زمان های دستوری زبان فرانسه بر تعدادی از زبان آموزان زبان فرانسه پرداخته اند و تأکیدشان بر بررسی تداخل زبانی است .
متولیان (١٣٨٤) خطاهای املای انگلیسی دانش آموزان فارسی زبان براساس عوامل مختلف زبانی را تحلیل کرده است .
حکیم الهی (١٣٧٩) خطاهای موجود در انشای دانش آموزان سال اول دبیرستان را شناسایی کرده و نتیجه گرفته که بیشترین فراوانی خطاها در کاربرد زبان انگلیسی مربوط به نحو بوده است .
معتـقدان به این فرضیه باور داشتـند که یادگیری زبان که یک پدیـدة پیچیده 18 Ctrroaonnntsrgf ievres na sisHypothesis 2-Weak ersion است ، توسط موجود پیچیدهای چون انسان با یادگیری سایر حیوانات آنگونه که روانشناسان رفتارگرا تجربه کرده بودند، تفاوت دارد و معتقد بودند که اصل انتقال در مورد یادگـیری انسان نمی تواند در کار باشد و علت ارجاع زبانآموز به زبان مادری و استفاده از دانـش زبان مادری آن است که زبان آمـوز هنـوز نکتـه های زبانی معـادل را در زبان خارجی / دوم یاد نگرفته و از زبان مادری در چنـین مواقعی استمداد می طلبد، نه اینکه زبان مادری در موارد متفاوت مانع یادگیری می شود.