چکیده:
استعاره که بخش مهمی از ارتباط کلامی ما را تشکیل میدهد از مباحثی است که از دیرباز ذهن اندیشمندان حوزههای مختلف علوم بشری را در سراسر هستی به خود مشغول داشته است. از زمانهای قدیم، در ادبیات سعی شده که استعارهها مورد تعریف و طبقهبندی قرار گیرد و بهعنوان موضوعی ادبی در شعر و خطابه و بلاغت جایگاهی به خود اختصاص دهند. در این پژوهشها از زمینهها و مفاهیمی سخن به میان آمده که یقینا امروزه میتواند در تبیین و سازوکار استعاره مؤثر واقع شوند. ازجمله ناقدان و بلاغتدانان برجسته اسلامی که در سایه اثبات اعجاز بیانی قرآن با تلاش روشمند خود موفق شد به افقهای بیسابقهای در مطالعات ادبی و زبانی ازجمله استعاره دست یابد که تا آن زمان سابقه نداشت عبدالقاهر جرجانی (د 471ق) است او دیدگاهی را در خصوص ساختار تولید و درک استعاره ارائه نمود که علاوه بر جنبههای ادبی استعاره، جنبههای روانشناختی و تلاش ذهنی آفریننده و شنوندۀ استعارهها را نیز مورد مداقه قرار داده است. مبانی و اصولی که او دراینباره برشمرده است امروزه نیز میتواند راهگشا و الهامبخش باشند. در این مقاله سعی بر آن است هر چند مختصر به تبیین این مبانی پرداخته شود.
Metaphor which forms a very important part of our verbal communication has always been an important issue for scientists in various branches of knowledge all over the world. Since ancient time، many attempts have been made to define and classify different kinds of metaphor and determine their status in concepts such as poetry، rhetoric and eloquence. In this paper، the concepts and elements which are surely useful in defining and elaborating the structure of metaphor have been presented. One of the prominent Muslim rhetoric specialists who has managed in the light of proving the Inimitability of the Quran to reach unprecedented horizons of literary studies like metaphor is Abdulqāhir al-Jurjānī (d. 471 AH). He offered a special method for producing and perceiving the metaphor in which in addition to the literary aspects، the psychological aspects and the mental attempts of the creator and hearer of the metaphors are taken into account as well. The bases which he offers for his method can be helpful and inspiring even today. In this paper، these bases have been tried to be briefly explained.
خلاصه ماشینی:
"آنچه مسلم است پژوهش در آثار جرجانی بیانگر آن است که محور اساسی و بخش مهم کلام جرجانی که همۀ صنایع بلاغی به طور عام و صورتهای بیانی از جمله استعاره به طور خاص در آن تجلی مییابد نظریه نظم اوست، نظریهای که به قول ابودیب نمایانگر چهار سده پژوهش عمیق در فرهنگ اسلامی در باب ماهیت فصاحت و بلاغت و برتری آثار ادبی و در نتیجه درک رموز زیبایی و جذابیت متعالی قرآن و تبیین یگانگی آن است، نظریهای که هدف اصلی پژوهش جرجانی خاصه در دلائل الاعجاز تبیین آن است، وسعت و غنای این نظریه به حدی است که آن را به شاهکاری تبدیل کرده که مورد توجه بسیاری از پژوهشگران عرصهی ادبیات جهان قرار گرفته و به زبانهای عربی، انگلیسی و فارسی مطالب ارزندهای پیرامون آن نوشته شده است.
این اختلاف نگرش باعث شده بسیاری از بلاغت دانان با تکیه بر این مطلب که اسرار البلاغه بعد از دلائل الإعجاز نوشته شده، نیز از آنجایی که به گفتۀ عبدالقاهر جرجانی فهم تعریف استعاره بر اساس نقل آسانتر از تعریف دوم یعنی استعاره به عنوان ادعای معنی برای شیئی، نه نقل دادن اسم از شیئی و یا به عبارت دیگر استعاره به مثابۀ معانی مضاعف (استعاره تعاملی) است، تعریف استعاره بر اساس نقل لفظ را مورد توجه قرار دهند."