چکیده:
یکی از مهم ترین تصمیماتی که شرکت ها باید در فرآیند انتخاب راهبرد های ورود به بازارهای خارجی اتخاذ کنند، این است که تا چه اندازه ای باید بر فعالیت های بین المللی خودشان کنترل داشته باشند و تا چه اندازه ای این فعالیت ها را به دیگران بسپارند. در این پژوهش با مرور جامع ادبیات موضوع، دوازده متغیر شامل عدم قطعیت کشور مقصد، عدم -قطعیت بازار محصول، عدم قطعیت رقابتی، عدم قطعیت در رفتار شرکای احتمالی، تجربه بین المللی، دانش فنی، مهارت بازاریابی، میزان سرمایه گذاری کل، شدت رقابت صنعت، ماهیت فعالیت، اندازه شرکت و مرتبط بودن به عنوان تبیین-کننده های میزان تمایل شرکت ها به کنترل روی فعالیت های بین المللی خود پیشنهاد شد. برای آزمون فرضیه پژوهش داده ها از 150 متخصص در 42 شرکت صادر کننده صنایع غذایی استان مازندران جمع آوری شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که به جزء عدم قطعیت در رفتار شرکای احتمالی، سایر متغیرها تبیین کننده خوبی برای متغیر میزان کنترل هستند.
One of the most important decisions companies should make in the process of selecting strategies to enter foreign markets is the extent to which they intend to control themselves and the extent of such international activities they choose to leave to other parties. Having comprehensively reviewed the related literature، the following 12 variables explaining the degree of tendency among companies to control their international activities were proposed: uncertainty of target country، uncertainty of the product market، competitive uncertainty، uncertainty of potential partners'' behavior، international know-how experience، marketing skills، total amount of investment، competition intensity in the given industry، nature of the foreign (trade) activity، size of the firm، and finally، business relatedness. To test the research hypotheses، data were gathered from 150 experts in 42 food exporting companies in Mazandaran province. The results of data analysis demonstrated that except for uncertainty of potential partners'' behavior، other variables could appropriately explain the control variable.
خلاصه ماشینی:
"در این پژوهش با مرور جامع ادبیات موضوع، دوازده متغیر شامل عدمقطعیت کشور مقصد، عدم قطعیت بازار محصول، عدمقطعیت رقابتی، عدمقطعیت در رفتار شرکای احتمالی، تجربه بینالمللی، دانش فنی، مهارت بازاریابی، میزان سرمایهگذاری کل، شدت رقابت صنعت، ماهیت فعالیت، اندازه شرکت و مرتبط بودن بهعنوان تبیینکنندههای میزان تمایل شرکتها به کنترل روی فعالیتهای بینالمللی خود پیشنهاد شد.
خصوصا زمانی که نهادهای بازار مقصد نمیتوانند از این دانش در مقابل رفتارهای سودجویانه شرکا محافظت کنند، روشهای مشارکتی مثل سرمایهگذاری مشترک و اتحادهای استراتژیک شانس انتخاب کمتری مییابند و شرکت تلاش میکند از راهبردهای دارای کنترل کامل استفاده کند تا دانش خود را حفظ کرده و آن را در اختیار شرکا قرار ندهد (Li & Jang, 2007; Slangen & Van-Tulder, 2009).
جدول 5: شاخصهای پایایی ابزار اندازهگیری (رجوع شود به تصویر صفحه) بحث، نتیجهگیری و پیشنهادها با توجه به یافتهها و نتایج پژوهش متغیرهای عدمقطعیت کشور، عدمقطعیت رقابتی، عدمقطعیت بازار محصول و شدت رقابت صنعت در عامل «عدمقطعیت کشور مقصد»، ماهیت فعالیت، میزان سرمایهگذاری کل، اندازه شرکت مادر در «عوامل ساختاری» و مهارت بازاریابی، تجربه بینالمللی، دانش فنی، مرتبط بودن در عامل «شایستگیهای شرکت» تبیینکنندههای متغیر تمایل به کنترل روی عملیات بینالمللی هستند.
این پژوهش علاوه بر کمک به مدیران در خصوص تصمیمگیری در مورد میزان کنترل مطلوب بر اساس وضعیت خود در هر یک از متغیرهای معرفی شده، چارچوبی به محققان ارایه داده است که برای ادامه مطالعات در حوزه ورود به بازارهای خارجی میتواند مفید واقع شود."