چکیده:
امروزه، با در نظر گرفتن کارآفرینی بهعنوان یکسری ذهنیات، باید پذیرفت که جدا از زمینۀ کسب و کار و اقتصاد، هر کسی میتواند به روش کارآفرینانه فکر و عمل کند؛ بنابراین سیاستهای «ارتقای کارآفرینی» نباید تنها مختص به آموزش عالی باشند، بلکه باید در مدارس ابتدایی و متوسطه نیز به آنها پرداخته شود. در این پژوهش به روش توصیفی و با بررسی نمونهایمتشکل از 406 دانشآموزورزشکار دبیرستانها و هنرستانهای آموزش و پرورش شهر تهران، سطح نگرش کارآفرینانۀ آنان شناسایی شد و تأثیر برخی متغیرهای جمعیتشناختی بر آنها بررسی شد. ابزار اصلی این پژوهشترجمۀپرسشنامه ATE (نگرش نسبت به راهاندازی کسب و کار کارآفرینانۀ آتاید) است که صاحبنظران روایی آن را تأیید کردهاند و پایایی آن با انجام آزمون پایلوت و محاسبۀ آلفای کرونباخ (6/0 =α) برای آزمون اصلی و اجزای آن تأییدشدهاست. نتایج نشان داد نگرش کارآفرینانه ورزشکاران در همۀ ابعاد و اجزای مورد بررسی، بهتر از سطح متوسط است. همچنین مشخص شد جنسیت، خوداشتغال بودن پدر، شاغل بودن مادر و هنرستانی یا دبیرستانی بودن تأثیر معناداری بر سطح نگرش کارآفرینانۀ ورزشکاران ندارد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین جانبازان همانند دیگر اقشار جامعه بایستی از همۀ امکانات آموزشی،تفریحی و ورزشی بهره جویند و اگر قصدد بر این است که از انزوا و جداسازی آنان از جامعه جلوگیری به عمل آید،شاید بهره گرفتن از فعالیتهای ورزشی در زمان اوقات فراغت،بتواند بهترین نقش را ایفا کند؛چرا که از طریق ورزش و ارتباطات ورزشی،فاصلۀ اجتماعی بین افراد سالم و افراد معلول(جانباز)کمتر میشود و بدین ترتیب فرصتهای لازم برای ابراز تواناییها و ویژگیهای مثبت و مهارتهای کارا و به خصوص در ارتباط با جامعه ایجاد میگردد.
یافتهها نشان میدهند،بین برخی از عوامل انگیزۀ مشارکت ورزشی دانشجویان دارای فعالیت بدنی منظم، مانند همراهی با گروه،آمادگی،رهایی انرژی،عوامل موقعیتی،توسعۀ مهارت و تفریح به تفکیک خودکارآمدی تمرینی بالا،پائین و متوسط تفاوت معنیداری وجود دارد (P<0/05) .
علیرغم وجود و تأیید چنین یافتهای،هنوز بسیاری از جوامع با نبود و یا کمبود فعالیت بدنی در اقشار مختلف خود مواجه بودهاند و این در حالی است که یافتههای اخیر در مورد کشور ایران نیز اشاره به این امر دارد که تنها 5 درصد از مردم کشورمان بهطور منظم در فعالیتهای ورزش همگانی شرکت میکنند(3).
پژوهشهای انجام شده چنین استنباط میشود که تمایل به داشتن فعالیت بدنی منظم و فراهم بودن شرایط محیطی،تنها پیش شرطهای لازم برای انجام و تداوم مشارکت ورزشی نیستند، بلکه نظام خودکنترل و خود تنظیم حاکم بر احساسات و رفتارهای فرد(فرایندشناختی)است که او را در انتخاب تصمیمات صحیح و با ثبات یاری میکند(6)و تحمل ابهام در افراد را کاهش میدهد(12)."