چکیده:
منطقه خاورمیانه پس از سقوط صدام حسین در سال 2003، دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است؛ جایگزینی حکومت سنی مذهب عراق با یک حکومت شیعه، افزایش قدرت حزب الله لبنان پس از جنگ 33 روزه با اسراییل در 2006 و پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی 2006 مهم ترین تحولات رخ داده طی این سال هاست. از حدود دو سال پیش نیز تحولات موسوم به بهار عرب، تغییرات گسترده تری را در سطح منطقه به وجود آورده است که سقوط رژیم حسنی مبارک در مصر، ناآرامی های سوریه و بی ثباتی های بحرین ازجمله این تغییرات است. بر این اساس، یکی از موضوعات مهم، رفتار سیاست خارجی ایران و عربستان سعودی به عنوان دو قدرت مهم منطقه ای در قبال این تحولات می باشد. یکی از نظریات در این چارچوب، نظریه تخصیص موقعیت است که در آن تلقی سیاست مداران یک کشور از کشور خود به عنوان یک قدرت منطقه ای، برداشت سایر کنشگران منطقه ای از میزان قدرت آن کشور در سطح یک قدرت منطقه ای، و نیز نظر سایر قدرت های منطقه ای در دیگر نقاط دنیا شامل قدرت های جهانی مورد توجه قرار می گیرد.در این مقاله، بر اساس این نظریه، سیاست خارجی دو کشور از سال 2003 تا آغاز بهار عرب و از آن زمان به بعد، بررسی می شود. در بخش نتیجه گیری نیز این نکته بیان می شود که ایران در این سال ها سیاست خارجی تهاجمی تر و کنشی داشته است و در مقابل، سیاست خارجی عربستان سعودی عمدتا واکنشی بوده است و همین امر سبب شده است که ایران بهره برداری بیشتری از این تحولات کند و با وجود توانایی ها و منابع مالی گسترده عربستان سعودی بر اساس نظریه تخصیص موقعیت، یک قدرت منطقه ای نیرومندتر باشد.
خلاصه ماشینی:
در اين راستا، پرسش اصلي مقاله حاضر اين است که «بر اساس نظريـه تخـصيص موقعيت ، کدام يک از دو کشور ايران و عربستان سعودي رفتار مناسب تـري نـسبت بـه تحـولات در منطقه داشته و به دنبال آن جايگاه برتر منطقه اي دارد؟» و فرضيه اين اسـت کـه «بـر اسـاس ايـن نظريه ، ايران در مقايسه با عربستان سعودي ، تلقي قدرتمندانه تري از مـيزان قـدرت منطقـه اي خـود داشته ، از سوي کشورهاي منطقه نيز دست کم به عنوان يک چالشگر نيرومند منطقه اي مطرح بوده ، و ساير قدرت هاي جهاني نيز باوري مشابه در مورد اين کشور دارند و به هميـن دليـل ، بـا اتخـاذ يـک سياست خارجي تهاجمي تر و کنشي در برابر سياست خـارجي واکنـشي عربـستان سـعودي ، بهـره بيشتري از تحولات سال هاي اخير برده است .
» در اين مقاله ، نخست چارچوب نظري پژوهش توضيح داده مي شود، سپس سياسـت خارجـي دو کشور پس از ٢٠٠٣ تا آغاز تحولات موسوم به بهار عربي بر اساس نظريـه تخـصيص موقعيـت بررسي مي شود، پس از آن سياست خارجي ايران و عربستان سعودي در قبال بهار عربـي در سـه کشور مصر، سوريه و بحرين مورد بررسي قرار مي گـيرد و در نهايـت نـيز، چنيـن نتيجـه گـيري مي شود که ايران بر اساس اين نظريه ، نسبت به تحولات منطقه اي رفتار تهاجمي تـري داشـته ، در مواقعي ابتکار عمل هايي از خود نشان داده و به ويژه تا پيش از آغـاز بحـران سـوريه ، بـا موفقيـت بيشتري عمل کرده و در موارد بسياري عربستان سعودي وادار به واکنش در برابر کنش هاي ايران شده است .