چکیده:
فضای رقابتی در اقتصاد جهانی شرکتها را به عنوان بنگاههای مالی به سمتی میبرد تا از ابزارها و شیوههای مختلفی برای توسعهی کمی و کیفی بازار هدف خود بهره ببرند. امروزه بسیاری از سازمانها به این باور رسیده است که یکی از با ارزشترین داراییهایشان، برندهای محصولات و خدمات آنها است. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش شهرت نام تجاری بر عملکرد سازمانها می باشد . مورد مطالعه و جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مشتریان بانک پارسیان در کرمانشاه و کارکنان شعب این بانک میباشد. روش نمونه گیری از جامعه مشتریان؛ استفاده از فرمول جامعه نامحدود کوکران می باشد که تعداد 235 نفر به
عنوان نمونه مورد نظر از مشتریان انتخاب شده اند. روش نمونه گیری از جامعه مدیران نیز؛ استفاده از جدول مورگان می باشد که تعداد 235 نفر به عنوان نمونه مورد نظر از مدیران انتخاب شده اند. دوره زمانی تحقیق سه ماهه اول سال 1395 می باشد. روش پژوهش توصیفی پیمایشی می باشد. روش گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و توزیع پرسشنامه می باشد. آزمون فرضیات از روش آزمون همبستگی، رگرسیون چندگانه و آزمون فریدمن انجام شد. نتایج آماره توصیفی متغیرهای تحقیق نشان داد بالاترین میانگین مربوط به متغیر وفاداری به برند و پایین ترین میانگین مربوط به متغیر کیفیت ادراک شده برند می باشد. بالاترین انحراف معیار مربوط به متغیر عملکرد بانک و پایین ترین انحراف معیار مربوط به متغیر آگاهی از برند می باشد. عوامل
مرتبط با ارزش ویژه برند در بانک پارسیان در کرمانشاه همگی در حد بالا و مطلوبی می باشند. عملکرد بانک نیز در حد بالاتر از میانگین می باشد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه نشان داد متغیرهای آگاهی شهرت نام تجاری، تصویرسازی شهرت نام تجاری، کیفیت ادراک شده از شهرت نام تجاری و وفاداری شهرت نام تجاری با عملکرد بانک ارتباط مستقیم و معناداری دارند. ضریب متغیرها نشان می دهد ارتباط وفاداری به برند با عملکرد بانک نسبت به بقیه متغیرها بیشتر است. همچنین با توجه به نتایج آزمون فریدمن رتبه بندی و اولویت بندی هریک از عوامل مرتبط با عملکرد بانک از نظر مشتریان به ترتیب زیر می باشد: 1. وفاداری به برند 2. تصویرسازی از برند 5. آگاهی از برند 6. کیفیت ادراک شده از برند
خلاصه ماشینی:
فرضيه هاي پژوهش فرضيه اصلي بين ارزش ويژه برند و عملکرد بانک پارسيان در کرمانشاه ارتباط معناداري وجود دارد.
جدول ١: نتايج حاصل از آزمون پيرسون براي فرضيه اول (نام متغير عملکرد بانک آگاهي از برند (نام تجاري) ضريب همبستگي پيرسون سطح معنيداري يک طرفه تعداد 0/509 0/000 235 همان طور که در جدول ١ قابل مشاهده است ، چون سطح معنيداري يک طرفه (٠/٠٠٠) کوچکتر از ٠/٠٥ است ، فرض H٠ رد و H١ تأييد ميشود.
جدول ٢: نتايج حاصل از آزمون پيرسون براي فرضيه دوم (نام متغير عملکرد بانک وفاداري به برند (نام تجاري) ضريب همبستگي پيرسون سطح معنيداري يک طرفه تعداد 0/713 0/000 235 همان طور که در جدول ٢ قابل مشاهده است ، چون سطح معنيداري يک طرفه (٠/٠٠٠) کوچکتر از ٠/٠٥ است ، فرض H٠ رد و H١ تأييد ميشود.
121 آزمون فرضيه ي سوم جدول ٣ : نتايج حاصل از آزمون پيرسون براي فرضيه سوم (نام متغير عملکرد بانک کيفيت ادراک شده از برند (نام تجاري) ضريب همبستگي پيرسون سطح معنيداري يک طرفه تعداد 0/437 0/000 235 همان طور که در جدول ٣ قابل مشاهده است ، چون سطح معنيداري يک طرفه (٠/٠٠٠) کوچکتر از ٠/٠٥ است ، فرض H٠ رد و H١ تأييد ميشود.
به عبارت ديگر با اطمينان ٩٥% ميتوان گفت که بين آگاهي از برند (نام تجاري) و عملکرد بانک پارسيان در کرمانشاه ارتباط معناداري وجود دارد.
به عبارت ديگر با اطمينان ٩٥% ميتوان گفت که بين کيفيت ادراک شده از برند (نام تجاري) و عملکرد بانک پارسيان در کرمانشاه ارتباط معناداري وجود دارد.