چکیده:
علم سبکشناسی، روش نقدی جدیدی است که متون را بر اساس ظواهر لغوی و ادبی از یکدیگر متمایز میسازد و آنها را بر اساس ساختارهای لفظی، تحلیل و بررسی میکند تا بدینگونه به جنبههای ادبی و زیباییشناسی موجود در متن پی ببرد. سوره یس از سورههایی است که بسیار مورد سفارش انبیا و اولیا قرار گرفته و فضیلتهای بیشماری نیز برای آن برشمردهاند. نظر به اینکه محتوای این سوره بر سه اصل نبوت، توحید و معاد استوار است؛ لذا ظواهر لغوی و ادبی خاصی جهت انتقال این مفاهیم به مخاطب به کار رفته است.ما در نوشتار پیش رو، با روشی توصیفی – تحلیلی برآنیم تا بر پایه دانش سبکشناسی و طبق نظریات ساختارگرایی به بررسی سطوح آوایی، ترکیبی و معنایی این سوره بپردازیم تا از این رهگذر به جنبههای ادبی و زیباییشناسی سوره و رابطهی این سطوح با ساختار کلی متن پی ببریم.از مهمترین نتایج بحث در سطح آوایی رعایت فاصله در آیات، به کارگیری اصوات مد "آ، ای، او"، و دو حرف "میم و نون" است که علاوه بر آهنگین نمودن سوره، تأکیدی بر مضامین آن نیز به شمار میآید. در سطح ترکیبی، اسلوب خبری به جهت تذکر اموری چون حقانیت بعثت پیامبر اسلام (ص) و معاد به کار رفته است. چنانچه در اسلوب استفهام، همزه "أ" نسبت به سایر ادوات، کاربرد بیشتری دارد که غرض از آن اقرار و توبیخ کافران است. در سطح معنایی نیز آرایههای تضاد و ترادف موجود در سوره دلالت بر اغراض خاصی دارند که ذیل متن به آنها اشاره خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"کشیده شدن و مرتفع شدن صدا به هنگام تلفظ اصوات مد، گاه دلالت بر تهدید و انذار دارد که در آیه 8 این سوره ﴿إنا جعلنا فی أعناقهم أغلالا فهی إلی الأذقان فهم مقمحون﴾ فتحه کشیده در کلمات (إنا، جعلنا، أعناق، أغلال، أذقان) و ضمه کشیده در کلمه (مقمحون) را میتوان دال بر شدت عذاب مشرکان و کافران دانست که با بیان این حالت از عذاب و به کارگیری اصوات مناسب جهت القای آن، نوعی ترس و وحشت را در دل مخاطب ایجاد میکند.
و در آیاتی چون: ﴿إنا نحن نحی الموتی ونکتب ما قدموا وءاثرهم وکل شیء أحصیناه فی إمام مبین﴾(یس/12)، ﴿وإن کل لما جمیع لدینا محضرون﴾(یس/32)، ﴿ما ینظرون إلا صیحة واحدة تأخذهم وهم یخصمون﴾(یس/49)، چنانچه مشاهده میشود خبر از معاد و رستاخیز و کیفیت وقوع آن و ثبت و ضبط اعمال است، در آیاتی دیگر نظیر ﴿إن أصحاب الجنة الیوم فی شغل فکهون﴾(یس/55)، ﴿هم وأزواجهم فی ظلال علی الأرائک متکئون﴾(یس/56) ﴿الیوم نختم علی أفواههم وتکلمنا أیدیهم وتشهد أرجلهم بما کانوا یکسبون﴾(یس/65)، ﴿ولو نشاء لطمسنا علی أعینهم فاستبقوا الصراط فأنی یبصرون﴾(یس/66)، ﴿إنما أمره إذا أراد شیئا أن یقول له کن فیکون﴾(یس/82)، اسلوب خبری جهت بیان احوال متقیان و جهنمیان و اظهار قدرت الهی بر انواع عذاب به کار رفته است.
در ادامه به بررسی چند مورد از آیات میپردازیم: در آیه 23 این سوره ﴿أ أتخذ من دونه آلهة إن یردن الرحمن بضر لا تغن عنی شفاعتهم شیئا ولا ینقذون﴾ «آیا سوای او خدایانی را اختیار کنم، که اگر خدای رحمان بخواهد به من زیانی برساند، شفاعتشان مرا هیچ سود نکند و مرا رهایی نبخشند؟» (آیتی، 1374ش، ج1، ص441) استفهام انکاری میباشد که از غرض اصلی خود خارج شده است چرا که چیزی درخواست نشده و در طلب واضح نمودن شیء مجهول نیز نبوده است."