چکیده:
در سدهی 4 هـ.ق. منطقهی غرب ایران در کنترل حکام حسنویان قرار داشت؛ طبق متون تاریخی، قلعهی سرماج در حدود سال 348 هـ.ق. توسط حسنویه بنیانگذار سلسله، برروی یک بنای سنگی قدیمیتر بازسازی شده است. احتمالاً حسنویه پایتخت اداری-شهری خود را در دینور و پایتخت نظامی-سیاسی را در قلعهی بزرگ سرماج بنا نهادند. ضرورت انجام این پژوهش بهدلیل شواهد معماری بنا از دورههای ساسانی-اسلامی و فعالیتهای اندک انجام گرفته پیرامون آن است. این مقاله برمبنای سؤالات و فرضیات پیشِرو استوار است: 1. براساس شواهد موجود، قلعهی سرماج مربوط به چه دورهای می باشد؟ 2. با توجه به شواهد موجود و یافتههای باستانشناختی، قلعهی سرماج چه ارتباطی با دورهی ساسانی دارد؟ 1. براساس شواهد موجود، بهنظر میرسد قلعهی سرماج بنایی مربوط به دورهی حسنویه است. 2. باتوجه به بررسی و مطالعات نگارندگان، بهنظر میرسد قلعهی سرماج برروی بنای مشابهی از دورهی ساسانی احداث و بازسازی گردیده است. این بنا یکی از دژهای بزرگ ساسانی اسلامی با مساحت حدود 1600 متر مربع بوده که دارای شکل هندسی مربعمانند است. بیشتر مشخصات آن مانند: پلان، فرم، مصالح، دیوارها، حصار و خندق، سبک و سیاق بناهای مشابه دورهی ساسانی از جمله کاخ ناتمام بیستون و معبد آناهیتای کنگاور را داشته است. دیوارهای سنگی بزرگ و کوچک حصار قلعه از مهمترین عناصر معماری برجایمانده از قلعه هستند که بزرگترین و سالمترین آنها، دیوارهی جنوبی قلعه است. همچنین چندین قطعه از سنگهای کتیبهدار مزین به خط کوفی مزهّر از قلعه بهدست آمد که متأثر از هنر عباسی بوده و صحت انتساب بنا را به دورهی حسنویه میرساند. درنهایت متون تاریخی و یافتههای میدانی میزان انتساب بنا را به دو دورهی ساسانی و اوایل اسلامی (حسنویه) تأیید مینمایند؛ اما برای تثبیت قطعی این فرضیات نیاز به پژوهشهای بیشتر، خصوصاً انجام کاوشهای هدفمند و علمی ضروری بهنظر میرسد.
خلاصه ماشینی:
ضرورت انجام پژوهش قلعــه ي ســرماج از مهم تريــن بناهــاي اوايــل اســلامي منطقــه اســت ؛ باوجــود مطالعــات انجــام شــده توســط محققيــن و ميــزان انــدک پژوهش هــاي تخصصــي صورت گرفتــه در مـورد بنـا، مـدارک مسـتدل بـراي مشـخص نمـودن هويـت واقعـي بنـا ارائـه نگرديـده و تمامــي ايــن مطالعــات صرفــا بــه يــک توصيــف کلــي، پراکنــده و ناقــص از بنــا محــدود ميشــوند.
در سـال هاي اخيـر نيــز پژوهش هايــي انــدک صورت گرفتــه کــه ازجملــه بررســي منطقــه توســط محمديفــر و مترجــم (١٣٨١)، و نگارنــدگان (١٣٨٧) اســت کــه حاصــل از ايــن فعاليت هــا، تنهــا معرفــي قلعــه ي ســرماج به عنــوان بنايــي مربــوط بــه دوره ي آغــاز اســلامي بــوده اســت ؛ امــا تاکنــون ، پژوهشــي تخصصــي آن چنان کــه بايســته ي آن اســت ، در مــورد بنــا انجــام نشـده اسـت .
در ضلــع شــرقي بنــا به غيــر از چنــد قســمت کوچــک ، بقايايــي از ديــوار قلعــه ديــده نميشــود، امــا بايــد دقــت نمــود کــه ساخت وســازهاي مســکوني در دهه هــا و ســال هاي اخيــر در ايــن قســمت ، بيشــتر از هــر ضلــع ديگــر بنــا انجــام شــده اسـت کـه ايـن موضـوع ميتوانـد موجـب تخريـب آثـار معمـاري در ايـن ضلـع از قلعـه را فراهــم آورده باشــد؛ کماآن کــه در داخــل خانه هــاي مســکوني ايــن محــدوده ســنگ هاي تـراش دار ساسـاني مشـاهده گرديـد، امـا قسـمتي از ديـوار قلعـه در گذشـته توسـط لوشـاي عکس بــرداري شــده اســت .
لوشــاي ايــن ديــوار را بيگمــان (به تصویر صفحه مراجعه شود) از قلعــه اي ساســاني ميدانــد و يــادآور ميشــود کــه هوزينــگ نيــز هميــن نظــر را دارد و معتقــد اســت از نظــر ظرافــت کار، بــر همــه ي آثــار ســنگي، تــا آن زمــان شــناخته شــده ي ساســاني بــا ســنگ هاي مکعب مســتطيل (آتشــکده ي بيشــاپور، تــراس فيروزآبــاد، پــل فيروزآبــاد، پــل بيســتون و تاق گــرا) رجحــان دارد.