چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی فرایند بازنگری برنامههای درسی در کشورهای مختلف و ایران بود. به این منظور از بین کشورهای مختلف و از قارههای گوناگون، 6 دانشگاه از 5 کشور آمریکا، استرالیا، چین، کانادا و ترکیه بهمنظور مقایسه با دانشگاه اصفهان ایران با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب گردید. روش پژوهش، روش چهار مرحلهای جرج بردی است که فرایند مقایسه در قالب چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات چکلیست مربوط به اطلاعات حاصل از منابع دست اول فرایند بازنگری برنامههای درسی دانشگاههای گوناگون بود که در سایتهای مربوط به هر دانشگاه در دسترس بود. اطلاعات بعد از جمعآوری و دستهبندی در قالب جداول مختلف، مورد تفسیر و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که فرایند بازنگری در دانشگاههای گوناگون دارای تشابهات و تفاوتهایی از لحاظ سطوح بازنگری، فرایند انجام کار و ترکیب اعضا است. نتایج همچنین حکایت از آن داشت که برخی دانشگاهها دارای جنبههای بدیع در بازنگری برنامههای درسی خود بودند. ازجمله این جنبهها میتوان به توجه به آموزش حرفهای و شخصی دانشجویان و توجه به حضور دانشجویان، کارشناسان و متخصصان خارج از دانشگاه و نماینده کتابخانه در کمیته بازنگری اشاره کرد.
خلاصه ماشینی:
بازنگری برنامه درسی عبارت است از: گردآوری اطلاعات درباره برنامه، فراهم ساختن اطلاعات مورد نیاز برای تصمیمگیری جهت برنامهریزی آینده و بهبود ثمربخشی برنامههای آموزشی (Bahador, Soltani-Arabshahi, Salmanzadeh, Biabangardi, Yadavar-Nikravesh, 2005).
با توجه به اهمیت موضوع، مدیریت برنامههایدرسی دانشگاهی (تدوین و ارزیابی) برای مؤسسات آموزش عالی دارای اهمیت بوده است (Stevenson, Lori, Hornsby, Phillippe, Kelley & McDonough, 2011).
بهبود و بازنگری برنامههای درسی دانشگاهی در استرالیا در راستای توجه هرچه بیشتر به افزایش کیفیت برنامههای درسی دانشگاهی انجام میگیرد (Walkington, 2002)؛ و همچنین به دلیل اینکه استرالیا پس از منابع طبیعی، بیشترین درآمد خود را از دانشجویان خارجی به دست میآورد، همواره درصدد است تا آموزش عالی خود را مطابق با استانداردهای جهانی در همه ابعاد ازجمله ارائه محتواهای جدید و بهروز نگه دارد (Nasr, Solomondis & Cameron, 2012).
How to develop new courses and obstacles that universities in Australia, Journal of Curriculum Studies In Higher Education, No. 6: 7-28[Persian].
استراتژیهايي برای رهايي از برخی از چالشها توسط پژوهشگران توصيه شده است که برخی از آنها به شرح زير است: استاد بايد در ابتدا دليل بهکارگیری يادگيری مشارکتی و ميزان نياز کلاس خود به اين امر را مشخص کند (Brown Fiechtner & Actis Davis, 1992).
لذا بر روی دو کلاس درس کارشناسی علوم تربيتی که يکی از آنها نيمسال گذشته تجربه اندکی از اين رويکرد داشتند و گروه ديگر از دانشجويان جديد بودند ولی درس نيمسال دوم آنها همان درس نيمسال اول گروه تکراری بود (آموزشوپرورش ابتدايي، راهنمايي و متوسطه)، رويکرد يادگيری مشارکتی به کار گرفته شد تا مورد ارزيابی و تحليل بيشتری قرار گيرد.