چکیده:
پژوهش تغییر پارادایم از حوزه مدیریت منابع انسانی به مدیریت سرمایههای انسانی، اهمیت بهرهگیری از دانشهای ضمنی منابع انسانی را دوچندان کرده است. مستندسازی، مدیریت دانش و تجارب منابع انسانی خبره و بهرهگیری از آنها برای تحقق اهداف سازمانها، نیازمند شناسایی فرآیند مدونسازی دانش است. در این پژوهش با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و انجام مصاحبه با مدیران اصلی، پایه، میانی و ذیحسابان اداره کل دارایی و امور اقتصادی همدان و با روش نمونهگیری قضاوتی به این سؤال پاسخ داده میشود که مدل مدونسازی دانش ضمنی در این اداره کل و راهکارهای اجرایی برای پیادهسازی آن چگونه است. تحلیل دادههای گردآوریشده از تعداد 20 مصاحبه به شیوه تحلیل مضمون، به شناسایی تعداد 186 تِم فرآیند مدونسازی دانش ضمنی و تعداد 31 تِم موانع پیادهسازی این فرآیند منجر شد. پس از طبقهبندی تمها، مراحل فرآیند مدونسازی دانش ضمنی شامل شناسایی یا کشف دانش ضمنی، استخراج یا کسب دانش ضمنی، ثبت و ذخیره دانش ضمنی، تسهیم دانش ضمنی و کاربست دانش ضمنی شناسایی شد. همچنین اقدامات موردنیاز و پیشنهادهایی در تحقق هر کدام از مراحل مذکور ارائه شدند. در نهایت، موانع مدونسازی دانش ضمنی، شناسایی و راهکارهایی برای رفع آنها پیشنهاد شد.
The paradigm shift from human resource management to human capital management has doubled the importance of exploitation the tacit knowledge of human resources. Documenting and managing knowledge of expert human resources and exploitation them to achieve the goals of organizations requires identifying the process of knowledge codification. In this study, using the qualitative research approach and interviewing the top, basic, middle managers and accountants of Hamadan Ministry of Economic Affairs and Finance by non-probability sampling.This question will be answered what is the applicable model implicit Knowledge of Human Resources and Implementation Strategies in this office. The analysis of data collected from 20 interviews through content analysis led to the identification of 186 thems knowledge coding processes and 31 thems barriers to implementation. After classifying themes, the stages of the tacit knowledge coding process including identifying or discovering tacit knowledge, extracting or acquiring tacit knowledge, recording and storing tacit knowledge, tacit knowledge sharing, and tacit knowledge application were identified. The required actions and suggestions were also made in realizing each of these steps. Finally, the barriers to implicit knowledge codification, identification and solutions were proposed.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش با استفاده از رويکرد پژوهش کيفي و انجام مصاحبه با مديران اصلي، پايه ، مياني و ذيحسابان اداره کل دارايي و امور اقتصادي همدان و با روش نمونه گيري قضاوتي به اين سؤال پاسخ داده ميشود که مدل مدون سازي دانش ضمني در اين اداره کل و راه کارهاي اجرايي براي پياده سازي آن چگونه است .
نوناکو و تاکوچي با اشاره به اين که براي ايجاد دانش در سازمان ، لازم است که آن را از ضمني به 1 Floyde 2 Davenport 3 Hoffman 4 Nonaka & Takeuchi 141 صريح و برعکس تبديل کنيم ، مدلي را ارائه دادند که به نام خودشان معروف است .
چرگو و همکاران (٢٠١٨) در پژوهشي، با توجه به عناصر ضمني دانش که به ماهيت شخصي فرد مربوط مي شود و شامل اقدامات يا نگرش هاي شخصي است که اشتراکگذاري اين دانش را دشوار ساخته است ، رويکردي براي کسب دانش ضمني مبتنيبر يک مدل هستي شناختي١٠ ارائه 1 Davoudi & Kaur 2 Roberto Do Rosário 3 Mapping 4 Brainstorming 5 Pareto Chart 6 Ishikawa Diagram 7 Observation Technique 8 Artificial Intelligence 9 Expert Systems 10 Ontological 144 داده است .
از آن جاييکه در اداره کل امور دارايي و اقتصادي همدان نياز به مدون سازي دانش ضمني کارکنان توسط مديران عالي اداره کل مورد تأکيد ويژه بوده است ، نياز بود تا در پژوهشي مراحل مختلف ، نيازمنديهاي پياده سازي هر مرحله و همين طور موانع خاص پيش روي اداره کل در پياده سازي مدل اين مدل شناسايي و راه کارهايي جهت پياده سازي موفق آن پيشنهاد شود.