چکیده:
جولان آزاد زبان مترجم و بهکارگیری مؤلفههای بازنویسی یکی از مهمترین علل پیدایش رویکرد ترجمۀ تألیفی در ادبیات فارسی و عربی کلاسیک است. مترجمان در این شیوه به مانند شیوۀ آزاد و ارتباطی از ترجمۀ برابر، معادل و طوطیوار که اغلب گنگ و نامفهوم است، اجتناب میکنند. شیوه بازنویسی در ترجمۀ کهن فارسی از عربی به دلیل عدم رعایت قوانین و معیارهای علمی ترجمه و مقاصد آرمانگرایانه به طرز وسیعی بهکار گرفته شد و مترجم بدون رعایت امانتداری با تکیه بر مقوله بازنویسی و سازوکارهای آن به تغییرات متعددی در متن ترجمه در قیاس با متن اصلی میپرداخت. پژوهش حاضر در تلاش است مفهوم و جلوههای بازنویسی را در چهار اپیزود از تاریخ بلعمی (نحوۀ کشته شدن سیاوش، بنای شارستان کاووس، به آسمان رفتن کاووس، ترک فرمانروایی توسط کیخسرو) با توجه به مبحث بازنویسی «آندره لفور» مورد بررسی قرار دهد تا به جلوهها و کارکردهای شیوه بازنویسی در ترجمۀ بلعمی دست یابد. نتیجه نشان میدهد یکی از علل ماندگاری ترجمۀ بلعمی که به اسم مترجم شناخته میشود نه نویسنده بهخاطر وجود جلوههای متواتر مفهوم بازنویسی است و مترجم با شیوههایی نظیر اقتباس، تعدیلات ساختاری، حذف و فشردهسازی و گاهی اطناب اثری متفاوت از طبری خلق کرده است.
The free flaunt of translator’s language and applying rewriting elements is one of the most important reasons for the emergence of authorship translation approach in Persian literature and classic Arabic. In this approach, just like free and communicative method, translators avoid equal, equivalent, and parrot-like translation which is mostly inexpressive and incomprehensible. Rewriting approach was widely used in old Persian translation from Arabic because of not regarding rules and scientific standards of translation and idealistic goals. And relaying on rewriting issue and its mechanisms the translator would deal with lots of changes in translated texts compared to the originial without considering custody. The present research tries to study the concept and rewriting aspects in four episodes of Bal’ami’s history (the killing of Siavash, the making of Kavous’s Palace, Kavous’s ascending to heaven, abandoning sovereignity by Kay Khosrow) considering Andre Lefevere’s rewriting discussion in order to achieve aspects and functions of rewriting approach in Bal’ami’s translation. The results indicate one of the reasons of Bal’ami’s translation durability, which is known as the translator not the writer, is due to the successive aspects of rewriting concept. And the translator has created a rather different work than Tabari’s by using techniques uncluding adaptation, structural adjustments, delete and compression, and sometimes verbiage.
خلاصه ماشینی:
پـژوهش حاضـر در تـلاش اسـت مفهوم و جلوه هاي بازنويسي را در چهار اپيزود از تاريخ بلعمي (نحوة کشـته شـدن سـياوش ، بنـاي شارسـتان کاووس ، به آسمان رفتن کاووس ، ترک فرمانروايي توسط کيخسرو) با توجـه بـه مبحـث بازنويسـي «آنـدره لفور» مورد بررسي قرار دهد تا به جلوه ها و کارکردهاي شيوه بازنويسي در ترجمۀ بلعمي دست يابـد.
نتيجـه نشان ميدهد يکي از علل ماندگاري ترجمۀ بلعمي که به اسم مترجم شـناخته ميشـود نـه نويسـنده بـه خاطر وجود جلوه هاي متواتر مفهوم بازنويسي است و مترجم با شيوه هايي نظير اقتباس ، تعديلات ساختاري، حذف و فشرده سازي و گاهي اطناب اثري متفاوت از طبري خلق کرده است .
شيوة بازنويسي که به عنوان يکي از کهـن تـرين شـيوه هـا در دورة گذشـته مـورد توجـۀ مترجمان اديب بود در آغـاز قـرن بيسـتم بـا توسـعه و گسـترش مفهـوم تعـادل در مطالعـات ترجمه به حاشيه کشيده شد، اما نظريه پردازان در اواخر اين قرن به بازنگري نظريات ترجمـه و کشـاندن مفهـوم بازنويسـي از حاشـيه بـه مرکـز پرداختنـد.
در ترجمۀ اپيزود به آسمان رفتن کاووس ١، ايجاز بيشتر از اطناب ديـده مـي شـود بـا ايـن حال بازنويس کننده در برخي مـوارد، خـود را نـاگزير از اسـتفاده از اطنـاب ديـده بـه ويـژه هنگامي که علت و سبب سقوط کاووس را بيان ميکند و بيان ميدارد کـه : «حتي انتهوا إلي السحاب ، ثم إن الله سلبهم تلک القوة فسقطوا فهلکوا» (طبري، ١٩٩٠: ٥٠٧).