چکیده:
هدف از این مقاله بررسی تأثیر فعالیتهای منابع انسانی بر عملکرد سازمان است. در این راستا، تأثیر سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی نیز به عنوان متغیر مستقل بر عملکرد سازمانی و همچنین به عنوان متغیر میانجی در رابطه میان فعالیتهای منابع سازمانی و عملکرد سازمان، مورد بررسی قرار میگیرد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارکنان، کارشناسان و مدیران دانشگاه لرستان هستند که به روش تصادفی ساده اقدام به نمونهگیری از میان آنها شده است. پرسشنامه، ابزار اصلی جمعآوری دادهها بوده است. تحلیل دادهها بیانگر اهمیت فوقالعاده فعالیتهای منابع انسانی در سازمان است؛ بدین ترتیب که فعالیتهای منابع انسانی بر عملکرد سازمان، تأثیر داشته و بر سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی سازمان نیز تأثیر میگذارد. بعلاوه، سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی نیز از این قابلیت برخوردارند که بر عملکرد سازمانی تأثیر گذارند؛ ضمن اینکه سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی نقش میانجی را نیز در رابطه میان فعالیتهای منابع انسانی و عملکرد سازمانی ایفا میکنند.
The purpose of this article is studying the impact of human resource activities on organizational performance. In this regard, the impact of social capital and psychological capital on organizational performance, have been studied; thus one time considered as a independent variables and again considered as mediating variables in the relationship between human resource activities and organizational performance. This is an applied research. The population of research is all of the staff of the university of Lorestan. Random sampling is used. Questionnaire was the main tool for gathering primary data. Data analysis is done based on Structural Equation Modeling. The results show that human resource practices are extremely important in organizations, so that human resource practices with the regression coefficient of 0.84 affect on organizational performance and with the regression coefficient of 0.56 and 0.61 affect on social capital and psychological capital. In addition, social capital and psychological capital with regression coefficient of 0.66 and 0.75 affect on organizational performance. It should be noted that social capital and psychological capital, play the mediating role in the relationship between human resource practices and organizational performance.
خلاصه ماشینی:
ir استاديار گروه مديريت دانشگاه لرستان دانشجوي دکتري مديريت دانشگاه لرستان فصلنامه علوم مديريت ايران ، سال نهم ، شماره ٣٤، تابستان ١٣٩٣، ص ١٢٤-١٠٥ مقدمه امروزه کليه سازمان ها به منظور بقا و کسب مزيت رقابتي بـه دنبـال راه هـاي ممکـن بـراي بهبـود عملکرد هستند؛ ازاين رو مطالعه ها و پژوهش هاي متعددي به منظور شناخت عوامل مـؤثر بـر بهبـود عملکرد سازماني انجام شده اسـت ( ;٢٠١٢ ,Mortazavi, Shalbaf Yazdi and Amini Avey, Nimnicht and Pigeon, 2010; Walumbwa et a.
در ديدگاه هاي سنتي مديريت ، سرمايه هـاي اقتصـادي و فيزيکـي، مـورد توجه قرار ميگرفتند ليکن امروزه ، اين امر روشن شده است کـه بـراي توسـعه در عصـر حاضـر بـه سرمايه اجتماعي، بيشتر از سرمايه اقتصادي، فيزيکي و انساني نيازمنديم ؛ زيـرا بـدون ايـن سـرمايه ، استفاده بهينه از ديگر سرمايه ها امکان پذير نيست ( رحمانپور،١٣٨٢)؛ سرمايه اجتماعي که عموما به عنوان منابع بالقوه و بالفعل موجود در روابط ميان عاملان تعريف ميشـود، بـه طـور روزافزونـي بـه عنوان يک پيش بيني کننده مهم عملکرد فـردي و سـازماني درنظـر گرفتـه مـيشـود( & Adler Kwon, 2002; Leana and Van Buren, 1999; Nahapiet and Ghoshal, ;١٩٩٨).
بعلاوه پژوهش هاي ديگري حاکي از اين است که سرمايه اجتماعي ميتواند تسهيل کننده يادگيري (١٩٩٨ ,Kraatz ;٢٠٠٦ ,Hatala)، مديريت دانش ( ,Parise ٢٠٠٧)، تسهيم و انتقال دانش ( & Levin ;١٩٩٩ ,Hansen ;٢٠٠١ ,.
نتيجه گيري وپيشنهادها هدف از اين پژوهش ، بررسي تأثير فعاليت هاي منابع انساني بر سرمايه اجتماعي، روان شناختي و عملکرد سازمان است .