چکیده:
< p>از متون بسیار صوفیان میتوان فهمید کتم کرامات یک سیرة مستمر عرفانی بوده است. اصل در کرامت بر کتم است؛ مگر آنکه ارادة خداوند بر اظهار آن تعلق گیرد. کتم در کرامات، در مقایسه با تحدّی و اظهار در معجزات، پژوهشگر را بهسوی مبنایی عرفانی سوق میدهد که کرامات را از معجزات و نیز دیگر خوارق عادات متمایز میکند. در این پژوهش برای رسیدن به این هدف، نخست علل کتم کرامات و آنگاه دو رویکرد متفاوت اولیا به کراماتشان بررسی میشود. در کرامات بهجای شاخصة «تحدّی» و «اظهار»، دو شاخصة «کتم» و «طلب» مطرحشده که به ظاهر متعارض است. سالک باید هم طالب کرامات باشد و هم نسبتبه آن بیتوجه و کتوم (رازنگهدار) باشد. تفاوت این دو حکم را باید در تفاوت انواع کرامات حسّی و معنوی و نیز انواع سالک جست. دستاورد این پژوهشْ مبنایی عرفانی در کتم کرامات است که باید آن را حتی در تعریف کرامات نیز دخیل دانست. این رویکرد واقعنمایانه به کرامات اولیا بسیار به باورپذیری این پدیدههای بحثبرانگیز یاریرسان است.
It can be seen from the texts of many Sufis that concealing Karamat has been a common mystical behavior. Concealing is the principle in Karamat unless the will of God reveals it. In comparison with the disclosure in the miracles, concealing in Karamat leads the researcher to a mystical basis that distinguishes Karamat from miracles as well as other transcendental habits. The present study investigates the causes of concealing Karamat and then presents two different approaches of Aulia (Saints) towards their own Karamat. In Karamat, instead of the indicators of ‘challenge’ and ‘expression’, two indicators of ‘concealing’ and ‘demand’ have been proposed, which are seemingly conflicting. The mystic must be both the seeker of Karamat and indifferent to it. The difference between these two rulings should be sought in the difference between the types of sensory and spiritual miracles as well as the types of mystics. The results of the present study show a mystical basis in concealing Karamat that should be considered even in the definition of Karamat. Such a realistic approach to the Karamat of Aulia could greatly contribute to the credibility of such controversial phenomena.
خلاصه ماشینی:
برخي ديگر نيز دربردارندٔە کلياتي دربارٔە کرامت و مفاهيم وابسته به آن اند؛ از آن جمله است : ٦) مقالۀ «کشف و کرامات و خوارق عادات » (ثروت ، ١٣٨٩)؛ ٧) مقالۀ «تأثير آيات و روايات بر شکل گيري کرامات » (شيري، ١٣٨٩) (نويسنده در آن به خاستگاه کرامات در قرآن و سنت پرداخته است )؛ ٨) مقالۀ «از کرامات تا خرافات (با تأکيد بر اسرارالتوحيد و مقامات ژنده پيل )» (قربان پور آراني، ١٣٩٣) (نويسنده صدق و کذب کرامات را بررسي کرده است )؛ ٩) مقالۀ «کرامت هاي تخيلي در تصوف » (شيري، ١٣٩٠) (نويسنده به همين موضوع ، صدق و کذب کرامات ، پرداخته است )؛ ١٠) مقالۀ «شيخ احمد جام و افسانه کرامات » (مدني و همکاران ، ١٣٨٩) (نويسندگان کرامت سازيهاي مريدان را براي يکي از مشايخ بررسي کرده اند).
کتم کرامات به اندازه اي جدي بوده است که گاه شيخ پيش از اظهار کرامت ، از ديگران قول ميگرفت که مخفي بماند؛ چنانکه آورده اند ايوب سختياني آنگاه که همسفرش را تشنه يافت ، پيش از آنکه به کرامت او آب از زمين بجوشد، از همسفرش قول گرفت که «إن سقيتک ماء تکتم علي؟!» (حافظ بغدادي، ١٤١٢ ق : ٦٨)؛ همچنين اين جمله ميان اوليا مشهور است که تا زنده ام جايي نقل نکنيد: «لاتحدث به أحدا مادمت حيا» (همان : .