چکیده:
در مقالهء حاضر،منظومهء آنوش،اثر شاعر ارمنی هوانس تومانیان با منظومهء لیلی و مجنون،اثر شاعر نامدار ادبیات فارسی،نظامی،مقایسه شده است.این دو اثر عاشقانه،در دو سرزمین مختلف خلق شدهاند ولی شباهتهای بسیاری میان آنها وجود دارد.هر دو اثر،جدال عشق است و میل به وصال.در هر دو داستان دو عاشق برای عشق خود علیه آداب و رسومی که بر زمان حاکم است میایستند. از جمله محاس وجود چنین آثاری،نمایاندن سنن و ارزشهای حاکم در جوامع مختلف در دوران گوناگون است. شاید به همین دلیل است که ترجمهء انگلیسی،روسی و فرانسوی منظومهء آنوش به چاپ رسیده است ولی متأسفانه فقط بخشی از آن را دکتر هراند قوکاسیان به فارسی برگردانده است. اثر لیلی و مجنون هم به سبب اینکه به زبان ارمنی و روسی ترجمه شده است برای جامعهء ارامنه بسیار آشنا است. پس با نگاهی اجمالی به داستان دو اثر و مقایسهء آنها فرصتی پیش میآید تا خوانندگان با بخشی از میراث غنی ادبی مردم گوناگون آشنا شوند.
خلاصه ماشینی:
"(مکریان،1891: 01) اگر تومانیان منظومهء آنوش را با وصف از طبیعت آغاز میکند،نظامی اثر خود را با ستایش خدای یکتا آغاز کرده است و سپس پیامبر اسلام را وصف و شروان شاه را مدح و از افراد حسود بدگویی و شکوه میکند.
منشأی عشق آنوش و سارو و لیلی و مجنون از یکدیگر متفاوت است و مسلما این امر به سبب بعد مسافت بسیاری است که در میان دو سرزمین اصلی ماجراها وجود دارد و نیز به علت تفاوتهای بسیاری است که دو فرهنگ و رسوم نسبت به هم دارند.
در آنجا حتی دشمنی برادر آنوش با سارو،مانع از فرار آنها به کوهها نمیشود،ولی قیس با دور شدن لیلی،برای دیدن معشوقهء خود به حوالی کوه نجد میرود و برای وی اشعاری میسراید و یا اینکه آن دو با هم نامهنگاری میکنند یا آنکه مجنون به کمک پیرزنی لیلی را ملاقات میکند.
(تومانیان،8591:ص 15،باب 9) در واقع تومانیان با تراژدی عاشقانهء خود،وقایع و حالاتی را توصیف میکند که بهطور غیرمستقیم،با سنن و رسوم محدود اجداد زمانهء خود در تضاد است؛چراکه آن آداب و رسوم تنها دلیل نابودی آنوش و سارو بودند و نه مسی.
(جرباشیان،6091 ب:46) تومانیان تصویر زیبایی از شخصیت داستانی خود-آنوش-خلق کرده است؛ولی با تشبیهات زیبا،ظاهر زیبای آنوش را از زبان سارو نقل میکند: ای دختر کوهسار ای دختر افسونکار ای دختر گلرو آنوش مشکین مو هرگاه پدرت و مادرت تو را به من ندهند من رودی از خون جاری خواهم کرد به کوهها خواهم افتاد و بیگمان گم خواهم شد چشمان سیاه چشمان دریا و ابروان کمانی تنها برای تو ای دختر (قوکاسیان،8431:ص 121-021،باب 4) در متن نظامی هم تشبیهات زیبای برای وصف زیبایی لیلی به کار رفته است."