چکیده:
گزاره های اخلاقی موجود در متون، که در قالب جمله یا جمله ها بیان شده اند، به لحاظ ساخت، از موضوع و محمول ترکیب یافته اند. محمول این گزاره ها، از مفاهیم اخلاقی خوب و بد، باید و نباید، درست و نادرست و «وظیفه» تشکیل یافته است. در خصوص موضوع این گزاره ها، با توجه به اختلافات موجود در اخلاق فضیلت و اخلاق وظیفه، دیدگاه های متفاوتی ارایه شده است. پیروان اخلاق فضیلت، بر اساس اعتقاد به فضایل و رذایل نفسانی، بر صفات پایدار نفسانی به عنوان موضوع اخلاق و گزاره های اخلاقی تاکید دارند، در حالی که طرفداران اخلاق وظیفه، با نظر به اصول و قواعد رفتار، بر افعال اختیاری انسان اصرار می ورزند. در این جستار، دیدگاه قرآن را درباره-ی موضوع گزاره های اخلاقی بررسی کرده و با ذکر شواهدی از آیات الهی، به این نتیجه دست یافته ایم که، احکام اخلاقی در قرآن، گستره ای فراتر از صفات و افعال اختیاری انسان را در بر می گیرد و موضوع گزاره های اخلاقی عبارت است از انسان و ابعاد وجودی او. به بیان دیگر، در قرآن، مفاهیم هفت گانه ی «خوب و بد»، «باید و نباید»، «درست و نادرست» و «وظیفه»، به ابعاد پنج گانه ی «معرفتی»، «عاطفی»، «ارادی»، «فعلی» و «شخصیت و منش انسانی»، نسبت داده شده است.
خلاصه ماشینی:
بنابراین، در آیاتی که در آنها کلمه و مادهی عبرت و وعظ: (لَقَدْ كانَ في قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْباب(، تذکر و پندپذیری: (تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنيبٍ(، دیدن و رؤیت قلبی (برای عبرت گرفتن): (أَوَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَريمٍ(، (أَفَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُون(، علم: (اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها(، نظر و تأمّل کردن: (أَفَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَت(، مطالعه و دقت کردن،- که با تعبیر آیه و آیات (آیات آفاقی و انفسی) میآید- : (هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فيهِ … إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ(، و تعقل، تفکر و تدبّر کردن به کار رفته است، و همینطور آیاتی که در آنها، کلمهی «اذکر» یا « اذ» - به معنی اُذکر آمده، و یا تعبیرهای مقابل آنها مثل: (وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُون(، (وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُون(، (أَفَلا تُبْصِرُون (، (وَ أَكْثَرُهُمْ لايَعْقِلُون(، (لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها(، (وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَهٍ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ(، (وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ(، - اگر به معنای اعراض و رویگردانی اعتقادی و معرفتی باشد - و آیات مشتمل بر ایمان و کفر و توحید و شرک نظری- اگر در آنهاحکمی ارزشی وجود داشته باشد – همگی، در بُعد معرفتی انسان قید میشوند.