خلاصة:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین میزان اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشه های مفهومی بر ارتقاء باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم دانش آموزان انجام گرفته است. مطالعه به روش شبه تجربی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل دانش آموزان پسر سال سوم دوره متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب در سال 1395 بود. به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 56 نفر در دو گروه آزمایش و کنترل به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد مقیاس باورهای هوشی و پرسش نامه یادگیری خودتنظیم استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون، تفاوت معنی داری یافت شد. هم چنین، بین گروه ها از لحاظ خرده مقیاس های باورهای هوشی ذاتی و باورهای هوشی افزایشی، راهبرد شناختی و مدیریت منابع تفاوت معنی دار یافت شد. ولی، این تفاوت ها در خرده مقیاس های راهبرد فراشناختی معنی دار نبود. به نظر می رسد، استفاده از روش تدریس مبتنی بر نقشه های مفهومی، به خوبی توانسته است، باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم دانش آموزان را ارتقاء دهد. با توجه به نتایج این مطالعه به منظور ارتقاء باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم، استفاده از روش نقشه مفهومی پیشنهاد می شود.پژوهش حاضر، با هدف تعیین میزان اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشههای مفهومی بر ارتقاء باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم دانشآموزان انجام گرفته است. مطالعه به روش شبه تجربی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل دانشآموزان پسر سال سوم دوره متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب در سال 1395 بود. به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای، 56 نفر در دو گروه آزمایش و کنترل به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از دو پرسشنامه استاندارد مقیاس باورهای هوشی و پرسشنامه یادگیری خودتنظیم استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در پسآزمون، تفاوت معنیداری یافت شد. همچنین، بین گروهها از لحاظ خرده مقیاسهای باورهای هوشی ذاتی و باورهای هوشی افزایشی، راهبرد شناختی و مدیریت منابع تفاوت معنیدار یافت شد. ولی، این تفاوتها در خرده مقیاسهای راهبرد فراشناختی معنیدار نبود. به نظر میرسد، استفاده از روش تدریس مبتنی بر نقشههای مفهومی، به خوبی توانسته است، باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم دانشآموزان را ارتقاء دهد. با توجه به نتایج این مطالعه، به منظور ارتقاء باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم، استفاده از روش نقشه مفهومی پیشنهاد میشود.
The present study was aimed to determining the effectiveness of conceptual mapping teaching methods on promoting intellectual believes and self-regulatory learning of students. The method of study was semi experimental. The statistical population was all of male high school students in grade one in Sarpol-e-Zahab city in 2016. 56 students were selected by multi stage cluster random sampling and assigned in to two experimental and control group. The tools of data collecting were two standard questionnaires: intelligence beliefs and self-regulation learning. The Data were analyzed using multivariate analysis of variance (MANCOVA) and covariance (ANCOVA) test. The results showed that there is a significant difference between experimental and control groups in posttest. Also there was a significant difference between experimental and control groups regard to subscale: incremental and innate intelligence, cognitive strategies, management of resources. But related to subscales of metacognitive strategies, there was no significant differences. It seems that the use of conceptual mapping teaching method has been able to promote intelligence beliefs and student self-regulation learning. According to result of this study to promoting intelligence beliefs' and self-regulation learning, use of concept mapping method is suggested.
ملخص الجهاز:
در پژوهشی دیگر مشخص گردید که بعد از مداخله افزایش باور هوش افزایشی، باورهای هوش افزایشی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل خیلی بالاتر رفت و دانشآموزان بیشتری افزایش در انگیزه یادگیری خود را گزارش کردند و این نتایج نشانگر تغییرپذیری باورهای هوشی است (Aronson, Fried & Good, 2002).
Pintrich pattern Cognitive learning strategies Metacognitive learning strategies Resource management strategies Self-regulated learning نتایج مطالعه نجات، کوهستانی و رضایی (Nejat, Kouhesta & Rezaei, 2011) در بین دانشجویان انجام گرفت، نشان دادند که نقشه مفهومی به یادگیری عمیق مطالب درسی کمک میکند.
با توجه به وجود چنین کمبودی در حوزه تعلیم و تربیت به نظر رسید که در قالب این پژوهش، ارتقاء باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم دانشآموزان از طریق روش تدریس مبتنی بر نقشههای مفهومی مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی همگنی شیب رگرسیونی متغیر گروه و پیشآزمون شاخص یادگیری خودتنظیم گروه آزمایش و کنترل با کنترل پیشآزمون منبع تغییرات مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F سطح معناداری پیشآزمون 32/397 1 32/397 02/56 001/0 گروه 24/18 1 24/18 74/1 16/0 تعامل گروه و پیشآزمون 58/1 1 58/1 15/0 65/0 خطا 27/242 26 78/8 کل 25868 30 نتایج به دست آمده در رابطه با فرضیه اول، مشخص نمود که استفاده از روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهوی بر افزایش سطح باورهای هوشی مؤثر است.
در یک جمعبندی کلی، یافتههای این پژوهش و نتایج پژوهشهای دیگر که به آن اشاره شده است، حاکی از اهمیت استفاده از نقشههای مفهومی در بهبود وضعیت باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم دانشآموزان میباشد.