خلاصة:
این پژوهش با هدف مقایسه کارایی آموزش به روش معکوس و روش معمول بر عملکرد درسی و میزان بار شناختی ادراکشده دانشجویان رشته روانشناسی در درس فناوری اطلاعات در روانشناسی انجام شد. در این بررسی از روش پژوهش شبه آزمایشی، طرح دوگروهی با پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور مرکز کرمانشاه در نیم سال اول تحصیلی (1397-1396) بود. برای انتخاب نمونه ابتدا بر اساس ملاکهای ورود افراد انتخاب شدند و سپس بهتصادف در گروههای کنترل و آزمایش جایگزین شدند. این مطالعه در نیم سال اول تحصیلی 1396/1397 در هشت جلسه اجرا شد. قبل بعد اجرا، از آزمون پژوهشگر ساخته عملکرد درسی در درس فناوری اطلاعات در روانشناسی در دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. همچنین در پایان هر جلسه تدریس در دو گروه پرسشنامه خودگزارشدهی بار شناختی پاس و ونمرینبوئر (1993) اجرا گردید. جهت تحلیل دادههای آماری از تحلیل کوواریانس یکراهه (ANCOVA)، سنجش تکرار، نمره z و آزمون t مستقل به کمک نرمافزار SPSS نسخه 23 بهره گرفته شد. یافتهها نشان داد که گروه آزمایشی، عملکرد درسی بالاتر و بار شناختی پایینتر از گروه کنترل داشتند. همچنین یافتهها نشان داد که کارایی آموزشی در گروه آزمایشی بالاتر از گروه کنترل است؛ بنابراین آموزش به روش کلاس معکوس، رویکردی مفید در آموزش عالی محسوب میشود.
ملخص الجهاز:
استفاده از روش کلاس معکوس ضمن این که روشی مناسب برای ارائه محتوای آموزشی با زمان محدود است ، همچنین می توانند بر روی بار شناختی دانشجویان تأثیر داشته باشد.
انجام این پژوهش ازیک طرف میتواند گامی در جهت پر کردن شکاف بین نتایج این حوزه از مطالعات باشد و از طرف دیگر روشی مناسب و متناسب با ساختار نظام آموزشی به طور عام و دانشگاه پیام نور به طور خاص ارائه دهد؛ بنابراین ، این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا بین میزان کارایی آموزش مبتنی بر روش کلاس معکوس و روش معمول در درس فناوری اطلاعات در روان شناسی تفاوت وجود دارد؟ روش این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح دوگروهی پیش آزمون ، پس آزمون بود.
بحث و نتیجه گیری این پژوهش با هدف مقایسه کارایی آموزش به روش کلاس معکوس و روش معمول بر عملکرد درسی و میزان بار شناختی ادراکشده دانشجویان رشته روان شناسی در درس فناوری اطلاعات در روان شناسی انجام شد.
در تبیین این نتایج دلایل زیادی میتوان ارائه کرد ازجمله این که در کلاس معکوس ، محتوای درس از قبل به طریق آموزش تصویری و صوتی در اختیار دانشجویان قرار داده شده بود و این در کاهش میزان بار شناختی و درنتیجه تأثیر بر میزان یادگیری مؤثر بوده است .
Flipped learning in higher education:Narratives of a teacher.
The flipped classroom in further education: literature review and case study.
The Flipped Classroom: instructional efficency and impact of achievement and cognitive load levels, Journal of e-Learning and Knowledge Society, v.