خلاصة:
این پژوهش درصدد شناسایی مؤلفهها و تحلیل محتوای برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی بر مبنای سند تحول بنیادین (مطالعه موردی برنامه درسی پایه پنجم) در سال تحصیلی 1398-1397 بوده است. روش پژوهش ترکیبی (آمیخته) بوده که در دو فاز کیفی از نوع تحلیل محتوا با نظام مقولهبندی استقرایی و در فاز کمی از نوع تحلیل محتوا با استفاده از مدل شانون انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش در سطح کیفی اسناد بالادستی نظام آموزشوپرورش ایران و در سطح کمی کتاب علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی بود. ابزار جمعآوری اطلاعات، فیشها و جداول محققساختهای بودند که جهت ثبت و شناسایی مؤلفههای کتاب علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی از آنها استفاده شد. با استفاده از روش تحلیل محتوا در سطح کیفی 60 گویه و 24 مؤلفه از سند تحول بنیادین استخراج و با استفاده از مدل آنتروپی شانون در فاز کمی 47 گویه و 22 مؤلفه از کتاببرنامه درسی پایه پنجم ابتدایی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در کتاب علوم تجربی پنجم ابتدایی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به گویههای نگاه علمی به مسائل و حوادث، مشارکتپذیری در فعالیتها، آموزش اصول اولیه کارآفرینی و کمترین ضریب بهرهگیری از محیطهای مجازی و رسانهها جهت ارتقای یادگیری، ایجادکننده فرصتهای متنوع آموزشی برای دانشآموزان با نیاز ویژه، ایجاد فرصت برای راهاندازی و تشکیل نمایشگاههای علمی دستساختههای فراگیران و توانایی کار کردن و استفاده از منابع دیجیتال بود.
This study seeks to identify the components and content analysis of the curriculum of empirical sciences based on the document of fundamental change (case study of fifth grade curriculum) in the academic year 1398-1989. The research method is a hybrid design that is conducted in two qualitative phases of content analysis with inductive categorization and in quantitative phase of content analysis by Shannon model. The statistical population of this study is in the qualitative level of the upstream documents of the Iranian education system and in the quantitative level of the fifth grade elementary science books. Data were collected using researcher-made journals and tables that were used to record and identify the components of the fifth grade elementary science book. At the qualitative level, 60 items and 24 components were extracted from fundamental transformation document and analyzed using Shannon entropy model in quantitative phase, 47 items and 22 components from elementary fifth grade curriculum. The results showed that in the fifth elementary empirical science textbook the highest importance coefficient was related to the scientific viewpoints on issues and events, participation in activities, training of entrepreneurship basics and the lowest coefficient of utilization of virtual environments and media to enhance learning, It created a variety of educational opportunities for students with special needs, created opportunities to launch and form learner-made science exhibitions and the ability to work and use digital resources.
ملخص الجهاز:
با استفاده از روش تحليل محتوا در سطح کيفي ٦٠ گويه و ٢٤ مؤلفه از سند تحول بنيادين استخراج و با استفاده از مدل آنتروپي شانون در فاز کمي ٤٧ گويه و ٢٢ مؤلفه از کتاب برنامه درسي پايه پنجم ابتدايي مورد تحليل و بررسي قرار گرفتند.
نتايج نشان داد که در کتاب علوم تجربي پنجم ابتدايي بيشترين ضريب اهميت مربوط به گويه هاي نگاه علمي به مسائل و حوادث ، مشارکت پذيري در فعاليت ها، آموزش اصول اوليه کارآفريني و کمترين ضريب بهره گيري از محيط هاي مجازي و رسانه ها جهت ارتقاي يادگيري، ايجادکننده فرصت هاي متنوع آموزشي براي دانش آموزان با نياز ويژه ، ايجاد فرصت براي راه اندازي و تشکيل نمايشگاه هاي علمي دست ساخته هاي فراگيران و توانايي کار کردن و استفاده از منابع ديجيتال بود.
جامعه آماري اين پژوهش در سطح کيفي اسناد بالادستي نظام آموزش وپرورش ايران و در سطح کمي کتاب علوم تجربي پايه پنجم ابتدايي است .
سؤال ٢: تحليل محتواي برنامه درسي علوم تجربي با توجه به گويه هاي سند تحول بنيادين در کتاب علوم تجربي پايه پنجم ابتدايي چگونه است ؟ جدول ٣.
اين پژوهش بر آن است که مؤلفه هاي برنامه درسي علوم تجربي پايه پنجم ابتدايي مبتني بر سند تحول بنيادين را شناسايي کند و مؤلفه هايي که به آن توجه نشده است و يا بسيار کم به آن توجه شده شناسايي کرده و به بررسي دلايل کم توجهي و کاستيهاي موجود بپردازد و اين که چه بايد کرد تا سيستم آموزشي بهتر و رضايت بخش تري داشته باشيم .