خلاصة:
ورود موفق به بازار، مدیریت هزینهها و ریسک یکی از مهمترین چالشهایی است که سازمانها در بازارهای فرارقابتی و پویای امروز با آن روبهرو هستند. تغییر نگرشها در حوزه رقابت از یکسو و هزینههای سنگین ورود به بازار از سوی دیگر، موجب ظهور همکاریهای رقابتی در ورود به بازار شرکت ها شده حال آنکه مطالعه جامعی در این زمنیه وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی همکاری رقابتی به منظور ورود به بازار است و با توجه به اینکه صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران تجربه این نوع همکاریها را داراست، به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شده است. به این منظور ابتدا با استفاده از استراتژی نظریه داده بنیاد چندگانه به تحلیل دادههای حاصل از مرور نظاممند پیشینه در بازه زمانی 15 سال اخیر پرداخته، سپس تا رسیدن به اشباع نظری با 16 نفر از خبرگان مصاحبه صورت گرفته است و پس از برگزاری گروه کانون، الگوی همکاری رقابتی برای ورود به بازار با سه سازه اصلی شامل «محرکهای همکاری رقابتی»، «شکلدهی و مدیریت» و «عملکرد همکاری رقابتی»، 14 سازه فرعی ، 51 مفهوم که 22 مورد مرتبط با محرکهای همکاری رقابتی، 17 مورد مرتبط با شکلدهی و مدیریت و 12 مورد مرتبط با عملکرد همکاری رقابتی بودند؛ مفهومپردازی شد.
Successful market entry, cost, and risk management are some of the most important challenges, facing organizations in today's highly competitive and dynamic markets. Changing attitudes toward competition on one hand and the high cost of the entrance, on the other hand, led to the formation of new concepts such as coopetition. Despite the importance, there is no comprehensive research on this issue. So the purpose of this research is to explain the coopetition model for market entry and by considering Iran's Information and Communication Technology (ICT) industry coopetition projects, it has been selected as the statistical population for this research. data gathered through two phases including systematic literature review over the past 15 years and interviews with 16 ICT experts, then data analyzed through Multi Grounded Theory (MGT). Finally and after a focus group composing of ICT experts, a conceptual model is developed about market entry through coopetition, which composed of three constructs: "coopetition antecedents", " shaping and managing coopetition", and "coopetition performance", 51 variables, 22 relates to coopetition antecedents, 17 relates to shaping and managing and 12 relates to coopetition performance.
ملخص الجهاز:
مطالعه پژوهش هاي اخير نشان ميدهد که پژوهشگران در تلاش هسـتند تـا موضـوع همکاريهاي رقابتي را در ارتباط بـا زمينـه هـاي مختلـف کسـب وکـار، مـورد بحـث و 1 Resource-based view 2 Crick 3 Hyper-competitive markets 4 Kilduff 5 Gnyawali & Charleton 6 Czakon 7 Cooperation 8 Competition 9 Corte بررسي قرار دهند، از آن جملـه مـيتـوان بـه پـژوهش چـيم ميکـي و باتيسـتا کـانينو١ (٢٠١٨) که به مطالعه همکاريهاي رقـابتي در صـنعت توريسـم پرداختـه يـا پـژوهش کريک (٢٠١٩) که همکاريهاي رقـابتي را وارد مباحـث مـرتبط بـا کـارآفريني نمـوده اشاره کرد، وي بيان ميکند که با ايجاد ايـن ارتباطـات موضـوعي مـيتـوان بـه درک بهتري از ماهيت همکاريهاي رقابتي در تم هـاي موضـوعي مختلـف بدسـت آورد.
پس از بررسي مطالعات حوزه همکاريهاي رقابتي مشـاهده مـيشـود کـه اگرچــه مطالعــات گذشــته ديــدگاه هــاي ارزشــمندي را فــراهم نمــوده امــا در زمينــه همکاريهاي رقابتي در ورود به بازار پژوهش جامعي صورت نگرفته است (هـافمن و 1 Gnyawali and Park 2 Le Roy & Czakon 3 Petter et al 4 Wu 5 Bouncken & Fredrich 6 Schiavone & Simoni 7 Luo 8 Mantena & Saha 9 Chim-Miki & Batista-Canino همکاران ، ٢٠١٨ ؛ کلين و همکاران ٢٠١٩).
«سازگاري فرهنگي طرفين » توسط باروچ و لين ٦، (٢٠١٢)، الوس و منسس ٧، (٢٠١٥)، «وجود سهامدار مشترک» توسط گنيوالي و پارک ٨، (٢٠١١)، «تقارن عملياتي» توسط ريتالا و هيورملينا٩ (٢٠١٣)، «چسبندگي منابع هدف » توسط کايگلر و دبکوسکا، 10 (٢٠١٥) بيان شده و در پژوهش جاري نيز ظاهر شده است و «اعتبار و تصوير برند» 1 Bouncken 2 Bengtsson & Kock 3 Raza-Ullah 4 Plasch 5 Czakon 6 Baruch & Lin 7 Alves and Meneses 8 Gnyawali & Park 9 Ritala & Hurmelinna-Laukkanen 10 Cygler & Debkowska جزو اکتشافات پژوهش جاري بوده است .